/ ونگ وا- محمدعلی تقی زاده پاسندی

در تکاپوی بهار بودیم و دلخوش به دیدن شکوفه های “ونوشه”، در آستانه ی نوروز. گمان نمی کردیم در دل یک روز ابری که “وارش” با موسیقی آرامش، بر بام خانه ها نوید روزهای خوب را می دهد، خبر مرگ ونوشه ای اولین خبر صبحگاهی مان باشد : استاد محمدصادق اسحاقی گرجی صبح امروز درگذشت.

به همین سادگی، زمستان آخرین تلخی ها و سردی هایش را هم به ما چشاند. استاد اسحاقی گرجی از اهالی تحقیق و تدریس موسیقی و از مفاخر به نام موسیقی در مازندران بود. در دیار نیاکانش؛ در همسایگی سرزمین ما، مردی شناخته شده بود و هر از گاهی به آن دیار که می رفت مهمان رسانه ها و مردم هنردوستش بود .

من اما از دوران نوجوانی با نام و آوازه او در شهر نکا آشنا بودم. بسیاری از دوستانم پای کلاس درس موسیقی ایشان شاگردی می کردند و به این کلاس ها و شاگردی معلمی چون استاد اسحاقی مفتخر بودند(من اما این حسرت برایم همیشگی شد). استاد اسحاقی گرجی در اشعار و آثار خود از تخلص”ونوشه” (بنفشه) استفاده می کرد.

استاد اسحاقی در ۱۵ خرداد سال ۱۳۳۸ در گرجی محله بهشهر به دنیا آمد و سالهای سال دف و تمبک می نواخت و آلات موسیقی و طریقه نواختن را تدریس می کرد و البته در نکا مدیریت آموزشگاه موسیقی (خانه هنر نکا) را سالها برعهده داشت. گروه موسیقی ونوشه نیز به سرپرستی او اداره می شد که اجراهای فراوانی در داخل و خارج ایران توسط این گروه برگزار شد. در زمینه ساخت موسیقی بومی و سرایش ترانه محلی فردی آگاه و دست به قلم بود. در نشریات و رسانه های تصویری هم به موسیقی مازندرانی و تحلیل و بسط آن همت می گماشت. ایشان عضو پیوسته خانه موسیقی ایران نیز بودند. از ایشان تحقیقات فراوانی با موضوعات متنوع فرهنگ عامیانه به صورت دستنویس برجاست که چاپ آن ضروری است .

آن روزها که صدای بلبلان حزن و اندوه و آه داشت، خانه موسیقی نکا دست از کار نکشید و شاگردها پرورد و به فرهنگ این دیار تقدیم کرد. دل استاد اسحاقی گرجی و خانواده ی هنرمند و هنرپرور او بذر محبت با ابزار موسیقی در دل مردم می کاشت.

چندی در این سالها مفتخر به همنشینی و همصحبتی با ایشان بودم. بسیار مرد محقق و دانایی در تحقیق آداب و رسوم بومی بود. از هنر موسیقی اش اهل موسیقی باید بیشتر بنویسند اما آنچه مرا بیش از همه جلب خود کرد کتاب “نگاهی جامعه شناختی به موسیقی مازندران” بود. دکتر علی رحمان پرست به عنوان ویراستار و ناشر( نکا: مهربان نیکا) این اثر را در سال ۱۳۹۳ در ۲۳۴ صفحه به چاپ رساند. کتاب در ۱۳ گفتار به بررسی جامعه شناختی موسیقی در فرهنگ عامیانه مردم مازندران پرداخته است. اثری است خواندنی و آموزشی و این قابلیت را دارد که در سطح دانشگاه ها و مدارس آموزش موسیقی تدریس شود.

قلم استاد محمدصادق اسحاقی گرجی از پس و لای زندگی مردم به کارکرد موسیقی و آواز پرداخته است. انواع ابزار موسیقی را به دقت(با ترسیم شکل آنها) بررسی کرده و نحوه زایش و پیدایش و کارکرد آنها را مورد دقت نظر قرار داده است. به حق که او استادی نمونه در امر آموزش بود.

استاد اسحاقی گرجی در قسمت تقدیمی این کتاب نوشت: تقدیم به: – همسرم که زندگی هنری ام را پشتیبانی و مدیریت نموده است. – پسر دانشمندم نیما که همواره از افتخارات من و خانواده ام می باشد. – دخترم نگار که متانت و وقار ایشان همیشه موجب تشویق من است.- دخترم نازنین که در تمام عرصه های هنری یار و یاورم می باشد. و تقدیم به همه ی دوستداران هنر در سرتاسر گیتی» .

او موسیقی و زبان موسیقی را زبانی گیتی گستر و همراه با مهر می پنداشت و از دریچه ساز و آواز مردم را به صلح و دوستی فرا می خواند. “ونوشه”!، ناگاه در آستانه بهار، در صبح گاه بارانی روز سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ خورشیدی درگذشت . روحش شاد