روزنامه «شهروند» مینویسد: ترمز نگرفت. حتی رد لاستیک هم بر جاده نماند؛ لیزی جاده آنقدر زیاد بود که پل قدیمی خوزنکلا در جاده چالوس فقط شاهد به هم خوردن چند سواری و اتوبوس بود که در هم تنیدند؛ همان وقتی که آفتاب پشت کوههای البرز غروب میکرد، همان وقت صدای ترمز ماشینها در گوش گردنههای چالوس پیچید.
«گازوییل میریزن کف جاده. والسلام.» از رانندگان قدیمی خط کرج – چالوس است. از آنها که ٢٠ سالی روی اتوبوس کار کرده و حالا هم چند سالی است که با تاکسی خطی مسافر جابهجا میکند. خودش در حادثه چند ماه قبل کنار پل قدیمی خوزنکلا که بعد از تأسیسات سد کرج است، نبوده اما از همکارانش شنیده؛ همان کسانی که خودشان در این حادثه بودند؛ همان کسانی که حوادث مشابه این لیزخوردگی در جاده چالوس را در سالهای قبل تجربه کردهاند.
او حالا میگوید این لیزخوردگی بر اثر بارندگی نیست. بلکه کف جاده گازوییل ریخته شده تا خودروها به هم برخورد کنند و تصادف شود. تصادف اخیر در محدوده استان البرز بود. گازوییل آنچنان نقشی بر جاده به جا گذاشت که مأموران راه و شهرسازی با تلاش چند ساعته توانستند ردش را پاک کنند. «برای یه عدهای سود داره. گازوییل میریزن تصادف میشه. اونا سودشون رو میبرن. جون آدمیزاد که ارزشی نداره.»
راننده خط کرج – چالوس میگوید که برای او و همکارانش رانندگی در جاده چالوس، خصوصاً بر روی پیچهایش حالا ترسناک است. احد قطبی، مدیر شرکت اتوبوسرانی کاسپین که سالها در شرکت اتوبوسرانی آزادی مسافر در جاده چالوس جابهجا میکرده هم بارها با چنین حادثهای روبهرو شده است و حالا میگوید «سالهای پیش هم در پیچهای خاص این اتفاق رخ میداد. در هر دو سوی تونل کندوان، پیچهای هزارچم و سد کرج چندین مورد این اتفاق افتاد. حادثه را دیدم اما ندیدیم چه کسی اینها را ریخته.»
میگوید نمیداند چه کسی گازوییل بر جاده میریزد و جان مردم را به بازی میگیرد؛ اما در حادثه اخیر سه خودرو از شرکتهای اتوبوسرانی مختلف درگیر شدند که یکی از آنها خودروی شرکت آنها بوده: «از ماشینهای ما هم در تصادف اخیر بودند. هوا به تاریکی میرفت که تصادف شد. هر چند فوتی نداشت؛ اما خسارت و جراحت داشت. رانندگان ما به پلیس راه اطلاع دادند و پلیس به آنها گفت به اداره راه بروند. اداره راه شب تعطیل بود و دست رانندگان شرکت ما هم کوتاه. در حقیقت توقع ما این بود که پلیس در لحظه وارد عمل شود و کاری کند. بعد از آن چندین ماشین دیگر هم به هم خوردند که هم خسارت داشت و هم جراحت. این اتفاقاتی که در جاده میافتد، وحشتناک است. کاش کسی با قاطعیت پیگیری کند.»
وقتی زمین کمی خیس باشد، گازوییل خودش را نشان نمیدهد. جوری به خورد آسفالت میرود که زمین بدتر از یخ شود. «یکی از محتویات اصلی گازوییل، روغنه. وقتی یک جایی ریخته باشه قابل کنترل نیست. اگر ماشین رو روی یخ بشه نگه داشت، محال ممکنه روی گازوییل بشه نگهش داشت. ماشین میره به دل کوه، میره تو دره یا تو ماشین جلویی. میره بیبازگشت.»
متهم اصلی کیست؟
جریان ریختن گازوییل در جاده چالوس سابقهای طولانیتر از این حرفها دارد. سالهای قبل، در دهه ٨٠ بارها جاده شاهد تصادفاتی بود که دلیل آنها لیزخوردگی خودرو بر اثر لغزندگی جاده گزارش شد. گزارشهایی که حاکی از لیزخوردگیهای عجیب و غیرقابل کنترل در پیچهای منتهی به چالوس بود؛ در نهایت پلیس و سازمان راه را بر آن داشت تا به این موضوع رسیدگی کنند. نوک پیکان برخی از این اتهامات گریبان جرثقیلهای حمل خودرو و وانتهای خودروبر را گرفت که با ریختن گازوییل در جاده عامل ایجاد تصادف میشدند تا از این طریق چرخه کاریشان مختل نشود و همچنان خودروهایی باشند که به دلیل خرابی و تصادف بخواهند آن را جابهجا کنند. برخی هم میگفتند باک گازوییل خودروهای سنگین درست بسته نشده و چون باکشان پر است، گازوییل سرریز میکند. در این میان شکایتها راهش را از پلیس و اداره راه به جرثقیلهای حمل خودرو رساند و پلیس به اعلام تذکرهایی شفاهی در آن سالها اکتفا کرد.
ضیایی یکی از افرادی است که به واسطه دفتر جرثقیلی که در چالوس داشته و از اعضای صنف بوده، از نزدیک با این موضوع درگیر میشود و حالا از آن سالها به ما میگوید «بارها شاهد این بودیم که شکایتهایی به عناوین مختلف از وانتهای باربر میشد. جرثقیلهای ما کامیون بود. بعد از زلزله بزرگی که در جاده چالوس آمد، ورود جرثقیل کامیون به دلیل بزرگ بودنشان و خطری که میتوانست برای جاده داشته باشد، ممنوع شد و وانتهای باربر جای آنها را گرفتند؛ اما در تمام این سالها شکایتها به دلایل مختلف ادامه داشت.»
ضیایی میگوید این شکایتها از صنف آنها در آن سالها بسیار گسترده بود اما پرونده رسمی به این عنوان را به خاطر نمیآورد. پروندهای که در آن به صراحت و به صورت رسمی شکایتی از این خودروها شده باشد. «شکایتها شفاهی بود. از پلیس راه تماس میگرفتند و میگفتند مردم شاکی هستند. میگفتند ریختن گازوییل کار بعضی از وانتهای خودروبر است؛ اما هیچ وقت به واقع مستند نشد. هر چند شنیدم در پلیس راه چالوس پروندهای در اینباره وجود دارد؛ حتی ما خودمان خواستیم شکایتی تنظیم کنیم و پیگیر کار شویم که ادامه ندادیم اما حالا مثل اینکه بعد از سالها این اتفاق تکرار میشود.»
ضیایی میگوید از زمانی که رفتوآمد کامیونهای حمل خودرو ممنوع شد و وانتها بر سر کار آمدند چنین معضلی به وجود آمد؛ چون برای کار وانتها مجوزهای فنی و قانونی درستی تعریف نشده است و به همین خاطر هم شکایت از آنها به دلایل گرانی حمل خودرو و موارد دیگر بسیار شایع است؛ اما شکایت از لغزندگی جاده از آن دست شکایتهاست که هنوز بعد از گذشت سالها همچنان پروندهاش باز است؛ پروندهای که حتی نمیتوان سراغش را از دادگستری گرفت.
شکایت مستندی وجود ندارد
نه در دادگستری چالوس، نه در کلاردشت و نه در کرج نمیتوان سراغ از پروندهای با جرم لغزندگی جاده در اثر ریختن گازوییل گرفت؛ هیچ کجا چنین موردی وجود ندارد، هر چند که به صورت شفاهی وجود چنین جرمی تأیید شود. سیدرضا حقی از دایره عدم سوءپیشینه و استعلام سابقه کیفری دادسرای چالوس یکی از افرادی است که در صحبت با ما وجود چنین اتفاقی را تأیید میکند و همچنین میگوید که پروندهای پیدا نخواهید کرد «محدوده قضائی که ما در آن مشغول به کاریم، منطقه کندوان تا محدوده پل زغال است که در این محدوده در این سالها هرگز با پروندهای با این عنوان روبهرو نشدهام. سالهای دهه ٨٠ ریختن گازوییل بر جاده مطرح بود و البته این اتفاق بیشتر در منطقه هزارچم دیده شده بود. همان وقتها هم حرف و حدیثهای بسیاری وجود داشت که بعضی از رانندههای جرثقیل، گازوییل را در جاده میریزند؛ اما هیچ شکایت مستندی نداشتیم و پرونده متشکلهای در چالوس باز نشد.»
حقی حتی به پروندههای مرزنآباد هم استناد میکند که مدتی زیرمجموعه آنها بوده و میگوید در آنجا هم با چنین موردی مواجه نشده و بعد هم از کلاردشت استعلام میگیرد «آن طور که پرسیدم در کلاردشت هم چند سالی است که چنین موضوعی مطرح نیست. در واقع از سال ٩٠ به بعد چیزی در این خصوص در محدوده استان مازندران شنیده نشده و در حوزه چالوس اخیرا موردی وجود نداشته است. سابق بر این هم براساس پرسوجویی که داشتم، پلیس راه برخورد کرده و ماشینهایی را که به آنها مظنون بوده برای مدتی در پارکینگ خوابانده بود؛ اما تمام این اتفاقات به صورت کلامی رخ داده و بعضی از ماشینهای حمل خودرو توقیف و جریمه شدهاند.»
حالا انگار هزارچم برای آنها که مخفیانه گازوییل را در جاده سرازیر میکنند منطقه ناامنی است و برای همین هم به سمت پیچها و سرازیریهای دیگر آمدهاند. پیچهایی که بعضی از آنها دیگر در محدوده چالوس قرار ندارد. گواه این ادعا نهتنها تصادفهای اخیر، گلایه رانندگان جاده و یا نظر کارشناس دادگستری، بلکه صحبتهای آرمان خاقانی، رئیس اداره راه و شهرسازی گچسر است که بلافاصله این مورد را تأیید میکند «تصادفی که اخیرا در محدوده خوزنکلا رخ داد، در حال بررسی است و پلیس نیروی انتظامی و امنیت مشغول تحقیقند تا مجرم را شناسایی کنند. از طرفی طی جلسهای که اخیرا با مدیرکل سازمان داشتیم، دستور دادند مظنونان به صورت کلی شناسایی شوند؛ اما هنوز به صورت قطعی نمیتوان کسی را متهم کرد.»
خاقانی هم مانند سایر افراد مطلع میگوید که گازوییل بیشتر سر پیچها ریخته میشود. آنجا که دیگر دوربینی وجود ندارد و کوهها آنچنان جاده را بغل کردهاند که از دیدرس دور مانده است. «متأسفانه در گذشته هم شاهد چنین اتفاقی در محدوده چالوس بودهایم که برخورد شد و خاطیان به قوه قضائیه سپرده شدند. این کارها توسط افرادی انجام میگیرد که ذرهای جان مردم برایشان مهم نیست و تنها مبالغ هنگفتی که از کنار این تصادفات ممکن است به جیب بزنند، برایشان اهمیت دارد.»
حالا خاقانی میگوید شنیدهها و اتفاقاتی که در گذشته افتاده، برخی از جرثقیلهای حمل خودرو را متهم میداند اما واقعیت این است که شاهدی وجود ندارد و وزارت راه با وجود بررسی روزانه اینبار باید با دقت وارد عمل شود «ما به صورت روزانه و مستمر مسیر را بررسی کرده و مناطقی که با مشکل گازوییل مواجه باشند را سریع پاکسازی میکنیم. در هنگام بارندگی وضع سختتر میشود چون امکان تشخیص کمتر است و نمیتوان متوجه گازوییل در کفِ جاده شد؛ اما آنچه بر ما واضح است این است که افرادی که این کار را انجام میدهند، به صورت هدفمند وارد عمل شده و باید هرچه زودتر دستگیر شود.» دستگیریای که شاید اینبار برخلاف سایر موارد بتواند پروندهای با این عنوان در دادگستری به خود اختصاص دهد تا شاید گلایههای رئیس اداره راه وشهرسازی گچسر هم کمتر شود «در دادگستری هیچ پروندهای به این نام وجود ندارد. میدانید چرا؟ چون تمام شکایتها از وزارت راهوشهرسازی است که چرا جاده لغزنده است و ما باید پاسخگوی شکایات باشیم. در حالیکه خاطی جرمی داشته و باید پاسخگو باشد. تمام شکایتها با عنوان سُرخوردگی و لغزندگی جادهها ثبت شدهاند و تاکنون ما پاسخگو بودهایم نه خاطیان.»
گازوییل از باکِ خودروهای سنگین بیرون نریخته
گازوییلهای سرگردان بر کفِ جاده چالوس یک متهم دیگر هم دارند و آن باکِ خودروهای سنگین و اتوبوسهاست. باکهایی که درست بسته نمیشوند و سر پیچها گازوییل از آنها سر ریز میکند. موردی که قطبی آن را دلیل ١٠ تا ٢٠ درصد از گازوییلهای کفِ جاده میداند «مگر روزانه چند ماشین سنگین در جاده چالوس تردد میکند؟ آیا تعدادشان به ٥٠ ماشین میرسد؟ از طرفی اگر چنین موردی باشد این ماشینها شیشههای ماشین عقبی خود را خراب میکند و در نتیجه ماشین عقبی شاکی میشود. فارغ از اینها اگر باکشان مشکل داشته باشد، باید در سایر کشورها که ماشین از آنجا آمده همچنین مشکلی وجود داشته باشد و سر پیچها گازوییل از باکشان سرریز کند؛ درحالیکه اینطور نیست.»
قطبی میگوید که پلیس راه باید فعالتر از این باشد و برخوردها در جادهای چون چالوس با این حجم از تردد گستردهتر شود. «من سالها در جادههای دیگر رانندگی کردم؛ جادههای کوهستانی و سخت اما هرگز با چنین موردی مواجه نشدم. دلیل این اتفاق هم چیزی نیست جز تردد بسیار زیاد ماشینهای شخصی در این جاده که هر منفعتطلبی را تحریک میکند و برای همین هم باید بیش از پیش نظارت وجود داشته باشد.» خاقانی اما با قاطعیت سرریز گازوییل از باک خودروهای سنگین را رد میکند. «این قضیه کاملا منتفی است؛ چون اگر اینطور باشد در یک مسیر و به صورت ممتد این اتفاق میافتد. براساس مشاهدات مشخص است که گازوییل ریخته شده در کف جاده در یک مسیر نیست و بخش بزرگی از جاده را گرفته که با آمدن فصل سرما و افزایش بارشها این مشکل میتواند به مشکل بزرگی بدل شود چون رانندگان قدرت تشخیص آن را نخواهند داشت.»
براساس آماری که پلیس راه کرج – چالوس در اختیار «شهروند» گذاشته جاده چالوس از مهر ٩٠ تا مهر ماه ٩٥، ١٠٢ تصادف به خود دیده که ٥٧ فوتی و بالای ٥٠ مجروح داشته است. تصادفاتی که هر چند دلیل تک تک آنها در این آمار نیامده اما بسیاری از آنها در پیچها، قبل و بعد از تونلها بودهاند و تونل شماره ٥ جاده هم یکی از تونلهای پرمخاطره است؛ تونلی که سرهنگ رضا اکبری، رئیس پلیس راه استان البرز، در گفتوگو با مهر درباره چرایی زیاد بودن حادثه در آن گفته «ریزش آب از سقف این تونل باعث افزایش حوادث رانندگی در این محدوده میشود. رانندگان به محض ورود به این تونل با لغزندگی سطح جاده مواجه میشوند کم کردن سرعت هم جوابگو نبوده و باعث وقوع تصادف میشود.»
او هم دلیلی را آورده که بسیاری از رانندگانی که خودرویشان بر روی گازوییل رفته میآورند و مشخص نیست که آیا محدوده تونل شماره ٥ هم محلی برای ریختن گازوییل شده یا خیر. اکبری هم میگوید کم کردن سرعت در چنین موقعیتی جوابگو نیست؛ مثل تمام خودروهایی که روی گازوییل رفتند، ترمزشان نگرفت. حتی رد لاستیکشان هم بر جاده نماند. لیزی جاده آنقدر بود که فقط درهم تنیدند.