شرق نوشت:دو برادر اصولگرایی که شباهتی به دیگر اصولگرایان ندارند و در عین شباهت به هم افتراقاتی هم دارند. علی و محمد مطهری اگرچه به نظر میرسد در سیاست همموضع هستند و نوعی از حریت و آزادی در بیان صریح مواضعشان به چشم میخورد و کمتر اهل مصلحتگرایی جناحی و منفعتگرایانهاند اما در حوزه اجتماعی-فرهنگی قطعا با هم متفاوتاند.
شاید نتوان این دو را اصلاحطلب نامید اما شاید بتوان به آنها مصلح نام داد. برادر بزرگتر زمانی در تعریف مصلح گفته بود: «مصلح واقعی کسی است که با نقاط ضعف مبارزه کند؛ هرچند از محبوبیت او کاسته شود».
علی مطهری در فضای سیاسی فرد شناختهشدهتری نسبت به محمد مطهری است. محمد مطهری برادر کوچکتر علی مطهری و آخرین فرزند شهید مطهری که دکترای فلسفه دین از دانشگاه تورنتو دارد، روحانی است. به نظر میرسد در بین فرزندان او بیش از همه سعی کرده مسیر پدر را ادامه دهد؛ هم به لحاظ فکری و هم شغلی.
به نظر میرسد او نسبت به دغدغههای پدر هم توجه و حساسیتهای ویژهای دارد چراکه چندیقبل گفته بود: «بهتر است روحانیت در مواقعی خود را نقد کنند. همانطور که شهید مطهری خود را مورد انتقاد قرار میداد و در برابر مخاطبانش خود را نقد میکرد. بهتر است روحانیت با منتقدان خود جلسه بگذارد و با آنها صحبت کند».
دیروز هم در انتقاد به برخی رفتارهای جریان اصولگرایی گفته است: «مسائلی مانند تعطیلکردن یک برنامه محبوب جوانان پس از دستکاری ناموفق آرا بدون هیچگونه اقناع یا ختم بسیار سؤالبرانگیز پرونده قاری معروف باعث لجبازی و عصبانیت مردم شده است». او دیروز با انتشار یادداشتی نوشت: «میگویند: با وجود این همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی چرا به چند رقص دستهجمعی با مضامین جنسی در دبستان گیر دادهاید؟ شاید به همان دلیل که برخی خانه خود را تمیز نگه میدارند و خیابان را یک سطل زباله بزرگ تصور میکنند، این عده تصور میکنند که حرمت اصول اخلاقی، سنتی و دینی (در همان حدی که قبول دارند) در جمع خانوادگی نباید شکسته شود، ولی شکستن همین حرمتها در جامعه بیاشکال است!».
او نوشته است: «حقیقت این است که بخشی از جامعه را از راههای مختلف به لجبازی کشاندهایم. این عده اگر در گذشته برای بروزدادن نارضایتی خود تا انتخابات بعدی منتظر میماندند، امروز آنقدر عصبی شدهاند که به هر آنچه گمان کنند خلاف خواسته حاکمیت است، تن میدهند ولو مستلزم مخالفت با مسلمات دینی، آلودهساختن روح دانشآموزان یا ارتکاب گناه در ملأ عام باشد. دهها مورد درافتادن با مردم و بهلجاجتکشاندن آنان اتفاق افتاده و میافتد. تعطیلکردن یک برنامه محبوب جوانان پس از دستکاری ناموفق آرا بدون هیچگونه اقناع، ختم بسیار سؤالبرانگیز پرونده قاری معروف، افشای ناجوانمردانه محتوای شخصی موبایل یک متهم فوتکرده در زندان در تلویزیون، تعیین وثیقه پنجمیلیونی برای شروران خطرناک و ۶۰۰میلیونی برای متهمان سیاسی، گرانیهای ازهمگسیخته و اقدامات ناکافی در برخورد با مفاسد اقتصادی تنها نمونههای اندکی هستند. وقتی این نوع کدورتها تلنبار میشود، به صورتهای مختلف خود را بروز میدهد».
مواضع او دقیقا برعکس مواضع برادرش در این حوزه است. علی مطهری با وجود تساهل و تسامحی که در عرصه سیاست دارد، در حوزه فرهنگی – اجتماعی هیچ تساهلی را برنمیتابد. مثلا در ارتباط با پخش آهنگ ساسی مانکن در مدارس و واکنشهایی که به دنبال داشت، او برخلاف برادرش که سعی در یافتن چیستی و چرایی این رخداد اجتماعی و یافتن پاسخی مناسب و درخور به آن است، در یک واکنش تند آن را «کلیپهای رقاصی و آهنگهای مبتذل» خوانده و خواستار آن شد که وزیر آموزش و پرورش در این باره «پاسخگو باشد». او در واکنشی تندتر همچنین خواستار آن شده بود که: «مدیران اینگونه مدارس که در مدرسه آنها اقدام به چنین مواردی میشود نیز باید برکنار شوند». علی مطهری در حوزه حجاب و فرهنگ دغدغههای خاص خودش را دارد و این هم برای همه شناختهشده است. «وزیر کشور باید پاسخ دهد که چرا نسبت به پدیده بانوان ساپورتپوش در سطح تهران و برخی از شهرها بیتفاوت است». سال ۹۲ در نطق میاندستور خود در مجلس گفته بود: «این چه پوششی است که تا ۳۰ سانت بالای زانو آشکار است؟ از ابتدای انقلاب اسلامی حجاب استاندارد گذشته از چادر عبارت بود از شلوار، مانتو تا زانو و روسری و مقنعه؛ دولت اسلامی موظف است آن بخش از امر به معروف و نهی از منکر که مستلزم اعمال قانون است و کار مردم نیست را انجام دهد و بدیهی است که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مجلس شورای اسلامی به وظیفه خود عمل خواهد کرد». همه پذیرفتهاند که علی مطهری در حوزه سیاسی اصلاحطلب و در حوزه فرهنگی- اجتماعی اصولگراست.