پس از ارائه این گزارش، رهبر انقلاب او را از ادامه فعالیت های انتخاباتی منع و تصریح می کنند که کاندیداتوری اش نه به صلاح خودش هست و نه به صلاح کشور.
احمدی نژاد، اما چه می کند؟ او دو هفته بعد از این ماجرا، سفرهای استانی اش را از سر می گیرد و این بار در روز 25 شهریور، با تبلیغات و هیاهوی فراوان به گرگان می رود و همانند سفرهای قبلی، به تبلیغات می پردازد.
سه روز بعد از این سفر، خبرگزاری فارس، خبر می دهد که رهبر انقلاب، احمدی نژاد را از کاندیداتوری منع کرده است.
با این حال، یاران احمدی نژاد که قطعاً در جریان این جلسه هستند، موضوع را انکار می کنند تا این که رهبر انقلاب در نهایت، “از پشت بلندگو” موضوع را رسماً بیان می دارند.
حال سؤال از احمدی نژاد مدعی ولایتمداری این است که اگر واقعاً به توصیه رهبر معظم انقلاب پایبند بوده، چرا تنها 2 هفته بعد از آن دیدار، سفرهای استانی اش را که همه می دانند انتخاباتی است، ادامه می دهد و با آن تبلیغات پرحجم، به گرگان می رود؟
آیا باید احمدی نژاد شرایط را به گونه ای رقم بزند و بی اعتنایی کند که رهبر معظم انقلاب به این نتیجه برسند که باید آنچه محترمانه و محرمانه به احمدی نژاد بیان داشته اند را از پشت بلندگو نیز تکرار کنند؟
این ماجرا، یادآور جریان دستور رهبر معظم انقلاب به احمدی نژاد در ابتدای دولت دوم اوست که طی آن، معاونت اولی مشایی را به صلاح ندانستند.
نامه رهبری به احمدی نژاد در 27 تیر 1388 نوشته شده و به دست او رسیده بود اما احمدی نژاد از اجرای آن خودداری کرد تا آن که حجه الاسلام محمدحسن ابوترابی، نامه را افشا کرد و تازه بعد از علنی شدن موضوع بود که احمدی نژاد در نامه ای به رهبر انقلاب در 2 مرداد همان سال، خبر از “کناره گیری” مشایی داد.
گو این که در قاموس سیاسی احمدی نژاد، ایجاد هزینه برای نظام، رهبری و مردم جایگاه ویژه ای دارد!
هواداران احمدی نژاد، آیا هنوز هم او را، همانگونه که خودش ادعا می کند، ولایتمدار می دانند؟!
احمدی نژاد در حالی به این سفر رفت که می دانست رهبری چه نظری دارند و هوادارانش در حالی به استقبال او آمدند که در جریان نهی رهبری نبودند
انتهای پیام/