راننده اتوبوسی برای رسیدن به مقصد دو راه پیش روی خود داشت. یک راه خاکی و پر از سنگلاخ و دیگری مسیری خوش منظره و صاف. راننده تصمیم گرفت مسیر دوم را انتخاب کند. مسیری که هم خود در آن راحت باشد هم مسافران.
جاده دستاندازهایی داشت اما به شدت بهتر از جاده خاکی بود و مردم هم از این جاده راضی بودند. مردم اما دوست داشتند در مسیر راننده اتوبوس در بعضی جاها که هم آب بود و هم درخت بایستد تا مسافران کمی استراحت کنند و از فضا لذت ببرند. راننده اما میگفت باید مسیر را زودتر رفت. محدودیتها زیاد است و نمیشود چندان توقف کرد.
اتوبوس در حال حرکت بود که ناگهان کوه ریزش کرد و سنگهایی بزرگ مسیر جاده رابست. دیگر اتوبوس نمیتوانست مسیر را ادامه دهد. راه باید باز میشد اما این کار احتیاج به زمان داشت.
مردم میخواستند به مقصد برسند و نمیتوانستند منتظر باز شدن راه باشند. کم کم صداها بالا رفت. اعتراض به راننده شروع شد. برخی حتی صدا را برای راننده با تجربه اتوبوس بالا بردند که این چه مسیری بود؟ کاش از همان جاده خاکی رفته بودیم!
برخی حتی گفتند بهتر است فرد دیگری پشت فرمان بنشیند و مسیر را برگدد تا به جاده خاکی برسیم و از آنجا دوباره سفر را شروع کنیم.
راننده به دنبال رفاه مسافران بود. او میدانست نه اتوبوس در آن جاده دوام میآورد نه مردم. حالا اما برخی از مسافرها به خاطر ریزش کوه، راننده را مقصر میدانستند و او را بازخواست میکردند.
داستان رییس جمهور روحانی هم مانند این راننده اتوبوس است. روحانی دوست داشت و تلاش کرد با برجام، رنجها دوران احمدی نژاد به پایان برسد. مذاکره و توافق بهترین راه بود. نظر مردم در دو انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ هم همین بود. جامعه ایران دوست داشت هرچه زودتر مشکلات ریز و درشت مملکت حل شود.
مشکلاتی که به نظر میرسید با برجام قسمت اعظمی از آنها قابل حل بود. حالا ترامپ همچون سنگها درشت کوه، راه برجام را بست. ایران و جهان را شوکه کرد. واقعا کسی فکر نمیکرد در آمریکا فردی به قدرت برسد که هیچ اعتقادی به تعهدات بینالمللی و جهانی نداشته باشد. رییس جمهور آمریکا هنوز فکر میکند رییس یک اداره بزرگ است که کشورهای جهان کارمندهای او هستند و به هر چه میگوید باید بگویند چشم.
در این مسیر روحانی خود کمکاریهایی هم داشت که سبب نارضایتی بخشی از مردم شد. روحانی بر سر بعضی وعدههای اجتماعی و فرهنگی خود نایستد. آوار ترامپ و این خلف وعدهها زمینه ساز برخی نارضایتیها شد.
حالا که یک سال از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ گذشته است میتوان گفت مسیر رفته روحانی بهتر از مسیر خاکی رقبای اوست. سنگها را میشود از سر راه برداشت اما در مسیر خاکی در دل کویر معلوم نیست چه بلایی سر آدمی خواهد آمد. سنگها هم برداشته نشوند آدم خیالش راحت است که حداقل در این جاده آبی هست، درختی هست و کمی سایه.
عصر ایران؛ مصطفی داننده-