تعیین ضربالاجل ۴۸ ساعته احمدینژاد برای رییس قوه قضائیه جهت انتشار اسناد مربوط به اتهامات وی اگر چه یک اقدام غیرقابل پیشبینی بود اما در راستای اهدافی است که احمدینژاد و یارانش از مدتها پیش برای خود ترسیم کرده بودند.
احمدینژاد در شرایط کنونی تنها به دنبال احیای خود در بین مردم است و بهترین راه را نیز مقابله با نهادهای مهم حاکمیت و تظلمخواهی از آنها به نیابت از مردم تلقی میکند. این در حالی است که احمدینژاد بهخوبی به این نکته آگاهی دارد که با ادامه این اقدامات چه سرنوشتی در انتظار وی و یارانش است. وی به خوبی به میداند که راهی که در پیش گرفته در نهایت به حکم بازداشت منجر خواهد شد و به نظر میرسد وی نسبت به این مسأله بی علاقه نیز نیست. وی گمان میکند در چنین شرایطی نگاهها دوباره به سمت وی سوق پیدا خواهد کرد و ممکن است وی دارای پایگاه اجتماعی جدیدی شود.
پایگاه جدید احمدینژاد دیگر از طبقه پایین جامعه با دغدغههای اقتصادی و اجتماعی نخواهد بود و بلکه پایگاه اجتماعی جدید وی رویکرد سیاسی خواهد داشت و شامل اپوزیسیون داخلی و همچنین کسانی خواهد بود که به هر دلیلی از کارآمدی برخی نهادهای حاکمیتی دلسرد و ناامید هستند. احمدینژاد به خوبی میداند که با توجه به اتفاقات رخ داده در سالهای اخیر و عیان شدن چهره واقعیاش احتمال شکلگیری چنین پایگاه اجتماعی برای وی تقریبا غیرممکن است و دیگر هیچ گروه و جریانی حاضر نیست برای حمایت از احمدینژاد هزینه بدهد.
با این وجود به نظر میرسد احمدینژاد در محاسبات خود اشتباه کرده است. بدون شک گروههای مخالف برخی نهادهای قدرت نیز برای احیای جایگاه احمدینژاد از وی حمایت نخواهند. این در حالی است که به نظر میرسد محاکمه احمدینژاد و یارانش امروز به یک مطالبه ملی تبدیل شده و احمدینژاد با تعیین ضربالاجل برای رییس قوه قضائیه زمان تحقق این مطالبه ملی را جلو انداخته است؟