از شیوههای کسب درآمد در شهر که بگذریم، شیوه مصرف این درآمدها هم موضوعی است که مدیران جدید شهر درباره آن انتقادهای زیادی به قالیباف دارند. آنها میگویند هزاران میلیارد تومان بودجه شهر در سالهای گذشته صرف ساخت پروژههای نمایشی مانند دوطبقهکردن بزرگراه صدر شده است.
قرار نیست نشان افتخار به سینه کسی نصب شود، هیچکس هم محاکمه و تنبیه نخواهد شد. شاید تنها نصیب مناظره محمدعلی نجفی، شهردار فعلی تهران با محمدباقر قالیباف، شهردار سابق این شهر را رسانهها ببرند. مردم چطور؟ آنها احتمالا بسیاری از موضوعاتی که مطرح خواهد شد و حتی جوابهای دو طرف را هم از بَرند. خیلی از حرفها را همین چند ماه پیش در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری شنیدهاند.
با همه اینها اگر قالیباف به درخواست نجفی برای مناظره پاسخ مثبت دهد، شاید دریچهای به روی رازهای سر به مهر شهرداری در ۱۴سال گذشته باز شود؛ دورهای که بسیاری آن را مملو از فساد، شهرفروشی، تخلف از طرحهای جامع و تفصیلی، قانونگریزی، هزینهکردهای فراتر از قانون، استفاده از منابع شهر برای مقاصد سیاسی، واگذاریهای بیحساب و کتاب اموال شهر، پیشفروشکردن منابع اداره شهر، از بینرفتن باغها، بیتوجهی به حمل و نقل عمومی، تراکمفروشیهای غیراصولی، ساخت پروژههای نمایشی به قصد ورود به کاخ ریاستجمهوری و در نهایت هدردادن منابع شهر میدانند و در مقابل قالیباف و همراهانش قرار دارند که همه این اتهامها را سیاسی و بیمورد میدانند. آنها میگویند در ۱۲سال مدیریت قالیباف بر تهران، خطوط مترو تکمیل شد، بزرگراههای شهر گسترش پیدا کرد، نظافت شهر سامان گرفت، بودجه شهرداری از ۶۰۰میلیارد تومان به ۱۸هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد، پارکهای زیادی ساخته شد و در نهایت چهره عبوس تهران در قامت پایتخت کشور تغییر کرد و حالا به شهری مدرن تبدیل شده است.
با اینکه نجفی با موضوع تعطیلی خط هفت مترو تهران قالیباف را به مناظره طلبیده؛ در صورت برگزارشدن این مناظره بعید است موضوع به همین خط هفت محدود بماند. حالا اگر فرض بگیریم که دو طرف به همین موضوع خط هفت مترو تهران هم محدود بمانند، اول باید دید ادعای دو طرف چیست؟ قالیباف میگوید تعطیلی خط هفت موضوعی سیاسی است و اصلاحطلبان با انگیزه تخریب دوران مدیریت او دست به این کار زدهاند، از طرف دیگر شهردار تهران میگوید اتفاقا این قالیباف بوده که خط هفت مترو را با همه مشکلاتی که داشته برای اینکه اتمام خطوط مترو را به نام خود بزند، افتتاح کرده و این کار مصداق سیاسیکاری است. واضح است که موضوع خط هفت مترو هم با پدیدههای دیگری پیوند خورده که سیاست بزرگتری را نقد میکند. حالا ببینیم احتمال مطرحشدن چه مسائلی در این مناظره فرضی بیشتر از بقیه است.
فساد در ساختار مالی شهرداری
فساد احتمالا اولین موضوعی است که نجفی میتواند روی آن دست بگذارد. شیوه تأمین درآمدهای شهرداری در این سالها همیشه مورد انتقاد بوده است. منتقدان شیوه درآمدزایی شهرداری را «شهرفروشی» تعبیر کردهاند. روشی که در آن منابع شهر برای تأمین نیازهای روزمره آن به فروش میرسد. راحتترین راه تأمین درآمدهای شهر در این سالها تراکمفروشی و تغییر کاربری بوده، فروش تراکم هم با فروش تراکمهای سیار یا هولوگرام پیونده خورده است. روشی که در آن شهرداری بدهیهای خود را با ارائه تراکمهای سیار به پیمانکاران رفع و رجوع میکرد و در عوض شرکتهایی مانند شرکت جهان کارگزار خرید و فروش این تراکمها بودند و این تراکمها را با قیمت پایینتر ازطلبکاران شهرداری میخریدند و با سود بیشتر دوباره به شهرداری میفروختند. هیچگاه مشخص نشد انگیزه منطقی شهرداری از این کار چه بوده، چراکه در نهایت این شهرداری بوده که باید هزینه آن را پرداخت میکرده است. در این بین شرکتهای کارگزاری هزاران میلیارد تومان سود کردند، سودی که به خزانه شهرداری هم واریز نشده و مشخص نیست چگونه مصرف شده است. بر همین اساس بود که نجفی در یکی از اولین اقدامات خود بعد از نشستن بر مسند شهرداری فروش تراکم سیار را ممنوع کرد. در کنار اینها تغییر کاربری خارج از ضوابط طرح تفصیلی هم از بزرگترین منابع تأمین درآمدهای شهرداری بوده. باغهای شهر با همین تغییر کاربریها نابود شدند و بسیاری از مجتمعهای تجاری که مثل قارچ در هرگوشه شهر سربرآوردهاند هم با همین روش ساخته شدند. در این سالها بیش از نیمی از بودجه شهرداری از همین راهها تأمین شده است، بودجهای که قسمت کوچک آن صرف ساخت مترو و نگهداری شهر شد و بیشتر آن صرف ساخت بزرگراههای دو طبقه و تونلهایی شد که نتیجه آن استفاده بیشتر از خودروی شخصی و آلودگی بیشتر هوا است.
قالیباف در پاسخ میگوید چارهای جز این کار نبوده و برای تحول در شهری که زیربناهای آن به شدت فرسوده و کم بودند و در حالیکه دولت هم هیچ کمکی به شهرداری نمیکرده، تنها راه استفاده از ظرفیتهای مالی خود شهر بوده است. شهردار سابق تهران همواره از کمکنکردن دولت به ساخت مترو و خرید اتوبوس گلایه داشت. قالیباف میگوید در اداره شهر تهران دستتنها بوده و اداره همه شهرها به همین منوال بوده و هست و حالا که منتقدان ضمام امور را در دست گرفتهاند هم چارهای جز این کار ندارند. شاهد این مدعای قالیباف شاید «هزینههای فاقد سندی» باشد که در همین آغاز به کار نجفی در شهرداری ایجاد شده است. هزینه فاقد سند به هزینههایی گفته میشود که بدون مصوبه شورای شهر از ردیفهای دیگر بودجه برای ردیفی دیگر مصرف میشود. حالا محمد علیخانی، عضو شورای فعلی شهر تهران هم گفته از آغاز مسئولیت شهردار تهران هنوز هیچگونه اعتباری برای تکمیل خطوط نیمهتمام مترو پرداخت نشده است و تسهیلات قطعی مترو مانند دوره قبل «بهصورت غیرقانونی» صرف سایر هزینههای مدیریت شهری از جمله پرداخت حقوق شده است. اینجا احتمالا قالیباف لبخندی میزند و تفاوت کار اجرایی با بیرون گود نشستن را به نجفی یادآوری میکند.
پولها کجا رفتند؟
از شیوههای کسب درآمد در شهر که بگذریم، شیوه مصرف این درآمدها هم موضوعی است که مدیران جدید شهر درباره آن انتقادهای زیادی به قالیباف دارند. آنها میگویند هزاران میلیارد تومان بودجه شهر در سالهای گذشته صرف ساخت پروژههای نمایشی مانند دوطبقهکردن بزرگراه صدر شده است. آنها معتقدند قالیباف از منابع شهر برای مطرحکردن خود استفاده کرده و شهرداری را تبدیل به سکویی برای رسیدن به ریاستجمهوری کرده بود. منتقدان میگویند بودجههای فرهنگی و اجتماعی شهر به شیوهای مصرف شده که در نهایت عده خاصی از مردم که همفکر شهردار تهران بودهاند را جذب کرده و شهرداری به صورت سیستماتیک از بودجههای شهر برای کادرسازی سیاسی در قالب شهریاران جوان و سراهای محله استفاده کرده است. پولهایی که به خیریهها، سازمانهای مردمنهاد و هیاتها و تکیهها داده شده از مواردی است که در اینجا قابل بررسی است. همچنان که شورای جدید هم پرداخت پول به سازمانهای مردمی را تا بررسی مجدد متوقف کرده است. موضوع واگذاری املاک نجومی هم در کنار همین موارد قرار میگیرد که به اعتقاد منتقدان نشان از آشفتگی مالی در شهرداری و هدردادن منابع شهر دارد.
در مقابل قالیباف و مدیرانش میگویند گسترش بزرگراههای تهران یکی از موارد ضروری برای توسعه شهر بوده و اغلب آنها در طرح جامع و در شورای شهر تهران به تصویب رسیدهاند. البته قالیباف و مدیرانش هرگز درباره شیوه کمکهای شهرداری به سازمانهای مردمی موضعگیری روشنی نکردهاند؛ اما اتهامها را هم رد کردهاند و گفتهاند همه موارد در حسابهای شهرداری ثبت شده و حسابرسان هم به آن رسیدگی کردهاند.
در اینجا منتقدان به شیوه حسابرسی از شهرداری اشاره میکنند که در همه موارد حسابرسان اطلاعات ارائه شده را ناکافی دانسته و در اغلب موارد اعلام کردهاند که قادر به اظهارنظر درباره صحت حسابهای شهرداری نیستند. این یعنی بدترین نوع اعلام نظر درباره حسابهای یک شرکت یا سازمان، با اینحال هیات رئیسه شورای شهر در همه این سالها حسابرسیهای شهرداری را تأیید کرده و مانع از رسیدگی به تخلفات شهرداری شده است. آنها به لابیهای انجام شده در مجلس برای جلوگیری از تحقیق و تفحص از شهرداری تهران هم میتوانند اشاره کنند. لابیهایی که البته با همراهی نمایندگان فراکسیون امید انجام شد و حتی رحمتالله حافظی عضو سابق شورای شهر تهران مدعی شد برادر یکی از اعضای کمیسیون عمران مجلس برای لابیکردن علیه طرح تحقیق و تفحص ۱۰میلیارد تومان تراکم از شهرداری گرفته است.در این میان احتمالا قالیباف و هم همراهانش هم به وظیفه نظارتی شورای شهر تهران اشاره خواهند کرد؛ چراکه براساس قانون شورای شهر وظیفه نظارت بر کار شهرداری را دارد و اگر این شورای شهر حسابهای شهرداری را تأیید کرده «حتما مشکلی در کار شهرداری نبوده است.»
تهران شهر دوستدار تخلف
تخلفهای شهرسازی هم حتما یکی از مواردی است که میتواند نقطهای برای حمله شهرداری فعلی تهران به شهردار سابقش باشد. روند ساخت و سازها در تهران در این سالها تخلفهای بیشماری را نشان میدهد. منطقه ۲۲ تهران یکی از مناطقی است که بیشترین برجهای تهران در آنجا ساخته شده؛ درحالیکه به نظر شورای عالی معماری و شهرسازی این ساخت و سازها غیرقانونی و تخلف است. مجوز ساخت برج در کوچههای تنگ و باریک، ساخت اضافه بنا در ساختمانهای کوچک و بزرگ شهر برای دریافت جریمه ماده ۱۰۰ از آنها، تشکیل شورای معماری و شهرسازی و شورای توافق در مناطقی که عملا برای دور زدن قانون تشکیل شده بودند و مواردی از این دست در این سالها بارها مورد انتقاد اعضای شورای شهر تهران قرار گرفت؛ اما در نهایت شهرداری به هیچکدام وقعی نگذاشت و به کار خودش ادامه داد.
اجرای طرحهای بدون منطق اقتصادی و شهری هم میتواند از موضوعهایی باشد که منتقدان قالیباف از آن استفاده کنند. نماد ساخت اینگونه طرحها تونل امیرکبیر است که بعد از ساختهشدن به علت نداشتن توجیه ترافیکی بدون استفاده رها شد و میلیاردها تومان از بودجه شهر را هدر داد. در همین حال تهران با مشکل کمبود حمل و نقل عمومی مواجه است و حداقل پنج هزار دستگاه اتوبوس کم دارد؛ با اینحال شهرداری با توجیه اینکه دولت موظف به پرداخت ۸۲٫۵ درصد هزینههای خرید اتوبوس است از توسعه ناوگان اتوبوسرانی سرباز زد.
بر این سیاهه میتوان دهها مورد دیگر را اضافه کرد که دو طرف هرکدام میتوانند از زاویه دید خود به آن وارد شوند، اما مسئله اساسی این است که استخراج موارد تخلف در شهر نه از مسیر مناظره که از مسیر نظارت دقیق میگذرد. در این مسیر هیچکدام از شوراهایی که در شهر تهران تشکیل شده نتوانستهاند به وظیفه خود عمل کنند و سازمانهای نظارتی دیگر مانند سازمان بازرسی کل کشور هم در مواردی که تخلفات شهرداری را آشکار کردهاند بر آنها مهر محرمانه زدهاند و این تخلفها تبدیل به پروندههای قضائی نشده است. در کنار این موارد بارها هشدار داده شده که شیوه اداره شهرهای ایران فسادزاست. شهرهایی که از کمکهای دولتی محرومند برای تأمین نیازهای خود باید از روشهای عجیبی استفاده کنند که در نهایت به فساد میانجامد. در شهری مانند تهران با حجم بودجه ۱۸هزار میلیارد تومانی زمینه این فساد چند برابر شهرهای دیگری است که از بودجههای کمتر برخوردارند. در این سالها که اصلاحطلبان و اصولگرایان شهرهای کشور را اداره کردهاند در نهایت هیچکدام پاکدامن از ورطه مدیریت خارج نشدهاند.
منبع: روزنامه جامعه فردا