? محمدعلی پاسندی
مرحوم طالقانی بعد از آزادی از زندان در سال۴۶، بر مزار مصدق رفت. و در حالی که یک سال از در گذشت پیشوای نهضت ملی ایران می گذشت، ضمن اهدای یک جلد از مجموعه تفسیرهای خود(پرتوی از قرآن)، یادداشتی بر آن نوشت: “بسم الله العزیز المنتقم. اهداء ثواب تلاوت و تفکر در آیات این جلد از تفسیر به روح پاک و شکست ناپذیر مفتخر شرق و اسلام و موجب سربلندی ایرانیان شرافتمند- مرحوم جناب دکترمحمدمصدق- رحمت الله و برکاته علیه. ۲۹اسفند۱۳۴۶- سید محمود طالقانی”(راهی که نرفته ایم، ناشر: مجتمع فرهنگی آیت ا… طالقانی) .
مصدق منشاءتحولات عظیم فکری، عملی و راهبردی در ایران و حتی جهان بوده است. نهضت ملی و به تبع آن نهضت مقاومت ملی و سایر نهضت های پس از آن، ثمره ی صبر، علم و آگاهی افراد از جان گذشته ی زیادی است که برای استقلال و آزادی کشور ایستادگی کردند. کودتای۲۸ مرداد تیری بود که به سمت این حس استقلال طلبی و به ویژه پیشوای این نهضت(مصدق) شلیک شده بود. استعمار با همدستی واپسگرایان، پیش از همه با فروافکندن مصدق و دولت ملی اش، زمینه ساز کودتای سیاه سال۳۲ بوده است.
به قول خود مصدق:”به من گناه زیادی نسبت داده اند، ولی من خود می دانم که یک گناه بیشتر ندارم و آن این است که تسلیم بیگانگان نشده و دست آنها را از منابع طبیعی ایران کوتاه کردم. و در تمام مدت زمامداری در سیاست خود یک هدف داشتم و آن این بود که ملت ایران بر مقدرات خود مسلط شود” (متن دادگاه سلطنت آباد).
وابستگی و دلبستگی نیروهای واپسگرا به دربار پهلوی، یکی از عوامل موفقیت کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸مردادبود. شعبان جعفری(معروف به شعبان بی مخ) که تحت تأثیر بهبهانی قرارداشت، عامل موثری در ایجاد فضای رعب و وحشت در مردم و دوری گزیدن آنها در جریان به ثمر رسیدن انقلاب ملی ایران در آن سال ها بود(زندگی نامه مصدق، انتشارات قلم، ص۱۰۷). شاه و دربار نگران قدرتمند شدن مصدق و احیای نیروی خفته دوران مشروطه طلبی در مردم بود.
مصدق بسیاری از درباریان را تبعیدکرد، و حتی اشرف پهلوی را نیز به تبعید فرستاد. شاه در نزدیکی کودتا مجبور به فرار از ایران شد. از همین رو کاشانی طی چند نامه نگرانی خود را از این خروج ابراز داشت: “اعلیحضرت همایون شاهنشاهی، خبر مسافرت غیر مترقبه اعلیحضرت همایونی موجب شگفتی و نگرانی فوق العاده قاطبه اهالی مملکت و پایتخت شده…”(پیامهای کاشانی، محمددهنوی، تهران: انتشارات چاپخش).
همچنین او در مصاحبه با مجله ی المصور چاپ قاهره نیز گفته بود:”شاه با فاروق تفاوت دارد. پادشاه ایران نه مانند فاروق فاسد و هوسباز است نه دیکتاتور و مستبد. شاه یک مرد تربیت شده عاقلی است” (روزنامه اطلاعات، ۱۰/۱/۳۲). اما عقلانیت شاه به اندازه ای نبود که به جای تکیه بر قدرت مردمش به نیروهای خارجی تکیه نکند .
جبهه ی ملی که در ۱۹آبان ۱۳۲۸به رهبری مصدق، اعلام موجودیت کرده بود تمام تلاش خود را برای قطع دست بیگانگان در تسلط بر منابع ملی ایران از جمله نفت به کاربرد. ملی کردن نفت صرفا یک کار سیاسی یا اقتصادی نبود، بلکه ایجاد حس زنده بودن و بیدارباش مردمی در برابر خوابی بود که عوامل واپسگرا در سر می پروراندند. نهضت ملی شدن نفت، زنگ بیدارباش نیروهای خفته ای بود که توانایی های ذاتی خود را نادیده گرفته بودند. و مصدق این زنگ را با تمام توان در ایران و منطقه به صدا درآورد.
انحلال شرکت نفت انگلیس، صدور بخشنامه جهت رعایت مقررات مذهبی درماه رمضان، اعلام تعطیل رسمی روز وفات امام جعفرصادق، ممنوعیت خریدوفروش مواد مخدر و مشروبات الکی، قطع رابطه با انگلیس، قطع رابطه با اسرائیل، پایه گذاری جامعه ی مدنی، رعایت آزادی بیان و عقیده، مخالفت با تمرکز قدرت درکشور، دوری گزینی از کیش شخصیت و شخصیت پرستی، قانون گرایی، رعایت حق بیت المال، حذف رانت های حکومتی، صبوری در برابر مخالفان، آشنایی با حقوق و رعایت آن در عمل، زنده کردن فرهنگ ملی و دینی، خلع ید بیگانگان، از ده ها اقدام و ثمره ی دولت ملی مصدق بوده است.
مصدق توسط روزنامه تایم مرد سال ۱۹۵۲معرفی شد(یکسال پیش از کودتا). محبوبیت جهانی مصدق، باعث کاهش نفوذ دربار و کاسته شدن از قدرت مطلقه ی آن شده بود. در پی ناکامی کودتای ۲۵مرداد، شاه از ایران خارج شد. ولی عوامل واپسگرای وابسته به دربار با اجیرکردن اراذل و اوباش و با برنامه ریزی بیگانگان به خانه ی مصدق حمله بردند و در ۲۸ مرداد موفق به سقوط دولت ملی مصدق شدند.
بهبهانی سه روز بعد از سقوط دولت مصدق تلگرافی به نزد شاه نوشت :”پیشگاه بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی. دست خط تلگرافی مبارک زیب وصول یافت. از خداوند سلامتی وجود مبارک و بقای سلطنت عظیم اسلامی را خواهانم. انشاءالله عین تلگراف مبارک را به عرض عامه برسانند. همه انتظار پادشاه معظم محبوب خود را دارند” (روزنامه اطلاعات، شنبه۳۱مرداد۱۳۳۲).
و بدین ترتیب حکومت استبدادی پهلوی، ۲۵ سال دیگر تداوم یافت . مصدق محاکمه و تبعید شد و در احمدآباد ، محل تبعید خود دفن گردید. بدیع الزمان فروزانفر در نوروز۱۳۳۲شعری را به دکتر مصدق تقدیم کرده بود :
ای مصدق ثنا سزاست تو را
همت اندر خور ثناست تو را
زانکه زین سرزمین به حول الله
دست بیگانه از تو شد کوتاه
نفتخواران حیله آور پست
رشته چاره شان ز تو بگسست
راستی را که مرد مرد تویی
زانکه با دیو در نبرد تویی
گرچه انگیخت او به حیله سیاه
یک سر مو دلت نگشت از راه
سخنی مختصر بگویم من
در دلت نیست جز حب وطن
عید نوروز بر تو فرخ باد
هرچه پرسی ز بخت پاسخ داد