۱ – پرونده هسته ای که مدت زمان زیادی در شورای امنیت سازمان ملل در جریان بوده پرونده ای سیاسی فنی بود. قدرت های بزرگ به رهبری ایالات متحده، این پرونده را امنیتی مطرح کردند. قطعاً با امنیتی کردن پرونده ای در شورای امنیت عملاً دیگر کشورها نمی توانستند روابط مستحکمی با ایران داشته باشند.
بنابر این برجام یک توافق بین المللی معمولی نبود بلکه تغییر یک استراتژی بود. از ایران هراسی به سمت گسترش روابط خارجی. رقبای منطقه ای ما برجام را سد بزرگی در برابر سیاست انزوای ایران می دانند. بازیگران منطقه ای از برجام آسیب زیادی دیدند چه بسا اسرائیل و عربستان سعودی در فضای امنیتی منطقه ای علیه ایران چشم امیدشان به ترامپ باشد. اما بهانه ای وجود ندارد. پرونده ای در شورای امنیت نیست.
۲- مدیریت سیاست خارجی منطقه ای بیشتر آن جا نمود پیدا می کندکه در منطقه ای بحرانی بازیگر محاسبه گر منطقی و عقلانی باشد. کم نبود تحولات ژئوپولتیک در منطقه و همسایگان ایران از کودتای سیاسی در ترکیه تا جنگ های داخلی کشورهای همسایه و اتحاد بازیگران منطقه ای با فرا منطقه ای علیه ایران. پیچیدگی منطقه زمانی بیشتر شد که روسیه عملاً بعد از چند دهه وارد منطقه شد.
مدیریت سیاسی منطقه ای روحانی با همه دسیسه چینی های بازیگران و متحدان آن ها قابل تحسین است. نه تنها جایگاه خود را از دست ندادیم بلکه در مذاکرات بین المللی موقعیت بهتری را تثبیت کردیم.
۳- بعنوان یک مشکل ساختاری در سیاست خارجی با عدم وحدت روبرو هستیم. حوزه سیاست خارجی عرصه تخصصی است هر کسی نمی تواند اظهار نظر کند. تدوین استراتژی کار ویژه وزارت خارجه است و موضع گیری دیگر نهادها کار وزارت خارجه را سخت می کند که باید تعدیل گر چالش ها باشد. این نقطه ضعف است.
۴- بسیار از کشورهای در حال توسعه نظم جهانی کنونی را قبول ندارند برزیل – چین – هند و … بالطبع ما بیشتر از کشورهای مذکور نظم کنونی را مناسب نمی بینیم. ولی تفاوت راهبردی مهمی بین ما و دیگر کشورهای نا راضی است و آن اینکه این کشورها هزینه ای برای مخالفت پرداخت نمی کنند. دولت روحانی در عین حال که نظم جهانی جاری را قبول ندارد، تلاش می کند هزینه کمتری را متحمل شود.
۵- با شروع دولت روحانی در سال ۱۳۹۲ جمهوری اسلامی ایران تحریم سیاسی، اقتصادی بود. حجم مبادلات تجاری با اروپا کاهش یافته بود. کشورهای وارد کننده نفت ایران خاص شرق آسیا در پرداخت پول نفت با سد تحریم روبرو بودند. دولت روحانی تمایل زیادی به گسترش روابط با شرق آسیا دارد و اولویت اول تجاری ایران، هند، چین، کره جنوبی و ژاپن است. اگر روحانی آغاز روابط خارجی را با غرب شروع کرد بستر سازی است که بتواند بدون مانع تراشی غرب با دیگر نقاط جهان روابط داشته باشد.
۶- تخصص گرایی در حوزه سیاست خارجی در موفقیت اهداف تعریف شده حائز اهمیت است. ظریف نظریه پرداز سیاست خارجی نیست ولی در عرصه روابط بین الملل فردی مطرح است.
اعترافات زلمی خلیل زاد سفیر قبلی آمریکا در عراق و افغانستان در سازمان ملل : در سال ۲۰۰۳ مجموعه ای گفت و گوها با دیپلمات های ایرانی داشتیم تا در مورد آینده عراق با آن ها بحث کنم. ظریف که آن زمان سفیر ایران در سازمان ملل متحد رئیس طرف ایرانی بود. الان با خودم می گویم کاش هشدارهای ظریف را در مورد بی ثباتی ای که عراق را در دوران پس از جنگ غرق خواهد کرد جدی می گرفتم.