دوستی تعریف می کرد که در جلسه ای با حضور یکی از مشاوران ارشد رییس جمهور، حاضران به او گفته اند که چرا رئیس جمهور روحانی، کارهای تبلیغی مانند رفتن به یک روستا و کمک نمادین به یک کشاورز در درو کردن گندم یا پوشیدن لباس عشایر و عکس گرفتن در چادر آنها و … نمی کند؟

آقای مشاور می گوید: نظیر این پیشنهادها بارها به رئیس جمهور شده است ولی آقای روحانی می گوید این قبیل کارها، بیش از آن که واقعی باشند، “شو”های تبلیغی هستند و من دوست ندارم برای مردم فیلم بازی کنم.

درجلسه دیگری و در اوج بحران ریزگردها که به قطع برق در خوزستان منجر شد، به آقای روحانی پیشنهاد شد که جلسه هیات دولت را در این استان برگزار نماید. اما روحانی گفته بود، هر چند سفر چند ساعته به خوزستان و برگزاری جلسه در آنجا می تواند از لحاظ تبلیغی برای دولت خوب باشد ولی واقعا این کارهای نمادین چه دردی از مردم دوا می کند؟ مثلاً چه سودی دارد وزرای ارشاد، اطلاعات، کار، ورزش، علوم، دادگستری و دیگر مقامات غیرمرتبط به استان بروند؟ در عوض باید مسوولانی که می توانند و باید در این عرصه کاری بکنند، به استان بروند و موضوع را از نزدیک بررسی و حل کنند.
از همین رو بود که مسوولانی مانند وزرای کشاورزی و نیرو، بارها به منطقه رفتند و تصمیماتی مانند درختکاری در هزاران هکتار از اراضی منشأ ریزگردها و نیز مدرن کردن خطوط انتقال برق اتخاذ شد تا واقعا مشکلی از مشکلات مردم، حل یا کمرنگ شود.

***
روحانی با تمام نقاط ضعفی که دارد، “پوپولیست” نیست و این، نقطه امید رقبای اوست که بتوانند با اقدامات پوپولیستی، در میدانی ابتکار عمل را به دست گیرند که روحانی در آنجا حضور ندارد.

البته آنها شناخت بهتری از روحانی به روحیات بخش عمده ای از جامعه ایرانی دارند و می دانند بسیاری از مردم، شیفته مانورهای تبلیغی می شوند و به کسانی رأی می دهند که برایشان “آورده فوری” داشته باشد، ولو این که این آورده، به قیمت از بین رفتن آینده خود و فرزندان شان تمام شود. به عنوان مثال، در حالی دولت روحانی حتی در ماه های منتهی به انتخابات، اجرای مصوبه مجلس در خصوص قطع یارانه افراد غیرنیازمند را ادامه می دهد که برخی کاندیداها وعده افزایش چند برابری آن را می دهند و حال آن که تنها راه تحقق این وعده، تخصیص تمام درآمد نفتی کشور به یارانه نقدی و سپس چاپ پول بدون پشتوانه و منهدم کردن بقایای اقتصاد کشور است و لاغیر. اما بسیاری از مردم عادی که توان تحلیل ندارند، فریفته همین وعده های پوپولیستی می شوند.

***
در تبیین صف آرایی های انتخاباتی از یک منظر می توان سه حالت را متصور شد:
۱ – رقابت پوپولیست ها با یکدیگر
۲ – رقابت عقلگرایان با یکدیگر
۳ – رقابت پوپولیست ها و عقلگرایان

درحالت اول، تباهی کشور، مسلّم است و در حالت دوم، سخن بر سر این است که چگونه می شود کشور را بهتر اداره و بیشتر پیشرفت کرد؟ اما در حالت سوم، همه چیز به تعلیق می رود و کشور بر سر دو راهی سرنوشت می ماند: افول یا پیشرفت؟!

اینجاست که نقش عقلای جامعه، تاریخی می شود و باید در انتخاب درست، مردم را در برابر پوپولیست ها یاری دهند.
ایران، اقتصاد ایران، سیاست ایران، روابط خارجی ایران و از همه مهم تر، اخلاق ایران، دیگر تاب تحمل یک دولت پوپولیستی دیگر را ندارد.

عصر ایران؛ جعفر محمدی