ترامپ در همین چند هفته نشان داده که زود عصبانی می شود اما بعد از مدتی از تصمیم خود عقب نشینی می کند. این رفتار به دلیل تاجرمسلک بودن ترامپ است. از این منظر نباید خیلی تهدیدات وی را جدی دانست.
بالاخره ریاست جمهوری ترامپ در میان بهت و حیرت برخی ناظران سیاسی آغاز شد.
اکنون به نظر می رسد ریاست جمهوری ترامپ اگر هیچ نکته مثبتی در بر نداشته باشد حداقل، تفاوت یک سیاست مدار با یک تاجر را به خوبی آشکار می کند. معمولا سیاست مداران درباره سخنان، تصمیمات و اقدامات خود سنجیده و فکر شده عمل می کنند و همیشه راه بازگشتی برای خود باقی می گذارند.
به عبارتی تا آنجا که می توانند از تصمیمات صفر یا صدی خودداری کرده و سعی می کنند به عواقب و پیامدهای آن نیز بیاندیشند.
اما ترامپ در همین چند هفته آغازین از ریاست جمهوری خود نشان داده که وی سیاست مدار نیست و نمی تواند مانند یک سیاست مدار تصمیم بگیرد و رفتار کند. ترامپ در نخستین روزهای ورود به کاخ سفید مکالمه تلفنی غیرمعمول و ناتمامی با نخست وزیر استرالیا داشت.
وی در حالی که تلفن را بر روی نخست وزیر یک کشور قطع می کند اما چند روز بعد مجبور به تسلیم در برابر خواسته همان نخست وزیر می شود.
همچنین ترامپ قبل از ورود به کاخ سفید با ایجاد ارتباط تلفنی با رئیس حکومت تایوان، اصل چین واحد را پس از چهار دهه مناسبات رسمی میان واشنگتن و پکن نقض می کند؛ اما اکنون در گفتگوی تلفنی با رئیس جمهور چین بر پایبندی کشورش بر اصل چین واحد تاکید می کند. همچنین ترامپ قاطعیتی که در دوره تبلیغات انتخاباتی درباره پاره کردن برجام از خود نشان می داد را اکنون ندارد و مردد است که در این باره چه تصمیمی بگیرد.
این موضوعات نشان می دهد تصمیمات و اقدامات ترامپ همچنان در قالب یک تاجر اتخاذ می شود نه در مقام رئیس جمهور آمریکا. یک تاجر می تواند بنا به مقتضیات و منافع شخصی از تصمیم قبلی خود کاملا عقب نشینی کند یا تصمیمی ۱۸۰ درجه متفاوت با تصمیم قبلی اتخاذ کند؛ در حالی که برای رئیس جمهور یک کشور چنین نوسانی در تصمیمات قابل پذیرش نیست.
لذا به نظر می رسد مشاورین ترامپ باید به وی یادآور شوند که وی اکنون رئیس جمهور ایالات متحده است نه تاجر و رئیس شرکت ها و هتل های متعلق به خودش.
از بیان این واقعیت قصد دارم به تحلیل روابط ایران و آمریکا در دوره ترامپ بپردازم. برخی تحلیل گران با ابراز نگرانی از لفاظی ها و تهدیدات ترامپ و دیگر مقامات آمریکا در چند هفته اخیر از احتمال برخورد نظامی میان دو کشور سخن گفته اند. اما بر خلاف این نظر، شواهد حاکی از آن است که احتمال اتخاذ رویکرد نظامی از سوی ترامپ در قبال ایران زیاد نیست.
ترامپ در همین چند هفته نشان داده که زود عصبانی می شود اما بعد از مدتی از تصمیم خود عقب نشینی می کند. این رفتار به دلیل تاجرمسلک بودن ترامپ است. از این منظر نباید خیلی تهدیدات وی را جدی دانست.
از سوی دیگر ترامپ وعده بازسازی آمریکا را داده و اغلب شعارها و وعده های وی معطوف به داخل آمریکا است. به راه انداختن یک جنگ نظامی فرسخ ها دورتر از خاک آمریکا تناسبی با این وعده ترامپ ندارد.
البته برخی معتقدند ممکن است ترامپ برای انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی و منزوی ساختن مخالفان خود در داخل آمریکا دست به اقدام نظامی علیه ایران یا کشور دیگری بزند. با این حال به نظر نمی رسد شرایط کنونی منطقه خاورمیانه و نیز شرایط آمریکا این اجازه را به ترامپ بدهد که کشور موردنظر، ایران باشد.
از سوی دیگر یکی از وعده های انتخاباتی ترامپ از بین بردن داعش بود که بدین منظور همکاری روسیه و از قِبَل این کشور همکاری ایران را نیاز دارد. همچنین ترامپ در شرایط کنونی با توجه به تصمیماتی که اتخاذ کرده (همچون ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور مسلمان به خاک آمریکا)، مورد نقد و اعتراض افکار عمومی و رسانه های آمریکا و دنیا است؛ چه برسد به اینکه بخواهد جنگی نظامی نیز به راه بیاندازد.
بنابراین در مجموع باید گفت ترامپ برجام را اجرا خواهد کرد و قصد حمله نظامی به ایران را نیز ندارد. البته برخی معتقدند ممکن است ترامپ در اجرای برجام سخت گیری کند یا با وضع تحریم های غیرهسته ای باعث خروج ایران از برجام شود. در پاسخ باید گفت اگرچه این احتمالات وجود دارد اما ایران از برجام خارج نخواهد شد.
در نتیجه هیچ بهانه ای برای حمله نظامی به ایران وجود ندارد. تنها نکته نگران کننده احتمال بروز حوادث پیش بینی نشده است. به طور مثال در خلیج فارس نیروهای دو کشور به صورت اتفاقی یا در اثر سوءتفاهم با یکدیگر برخورد کنند که در آن صورت ممکن است ترامپ بخواهد تصمیم سختی اتخاذ کند که ربطی هم به برجام ندارد. همچنین ممکن است اتفاقی در آمریکا یا در جای دیگر رخ دهد که منافع آمریکا را مورد چالش قرار دهد و آنگاه بروز این اتفاق به ایران نسبت داده شود. در غیر این دو حالت امکان حمله نظامی به ایران از سوی آمریکا بعید به نظر می رسد.
جلیل بیات؛ عصرایران