متن کامل یادداشت محسن جلال پور که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده از این قرار است:
برجام تلاش بي بديلي بود که با هدایت مقام معظم رهبری و درايت رئیس جمهور و تکاپوی دیپلمات های پر تلاش مان به سرانجام رسید.انتظار این بود که برجام برای اقتصاد ایران نتایج خوبی به دنبال داشته باشد.اکنون در یک سالگی برجام که ملموس ترین نتایجش را در فروش غیر منتظره نفت و قرارداد مهم خرید هواپیما دیدیم،از خود می پرسیم برای بهره برداری بیشتر از فرصت برجام چه کارهایی نکردیم و چه عواملی باعث شد به خوبی از این فرصت بهره نبریم؟
برجام یک توافق بین المللی بود که متأسفانه در فضای پر از سوء تفاهم داخلی تبدیل به یک انتظار نافرجام شد. شايد چهار مانع باعث شد ما به درستی از این فرصت بهره برداری نکنیم.
۱- پس از توفیق در مذاکرات بین المللی،در مذاکرات داخلی موفق نبودیم و نتوانستیم در چارچوب یک اقتصاد سیاسی فکر شده،منافع برندگان و بازندگان اجرایی شدن برجام را به هم نزدیک کنیم. برجام برای بخش مهمی از آحاد اقتصادی فرصت بود اما چون یک چرخش عمده در اقتصاد را به دنبال داشت، منافع بخشی دیگر از بازیگران سیاست و اقتصاد را به خطر انداخت.
گمان می کردیم از فردای نهایی شدن برجام،می توانیم مقابل هم بنشینیم و پس از حل وفصل مشکلاتمان با جهان، با هم گفت وگو کنیم و همه پرونده های باز مانده از سه دهه گذشته را به تأسی از مذاکرات هسته ای به نتیجه برسانیم و در نهایت، آستین ها را بالا بزنیم و تخریب ها را جبران کنیم و کشور را در مسیر توسعه قرار دهیم. تلاش زیادی کردیم که برجام به نتیجه برسد اما زمانی که رسید،برادری را کنار گذاشتیم و به تخریب هم پرداختیم.
۲- به دلیل عدم تفاهم داخلی، نتوانستیم پیام همدلی به بیرون صادر کنیم و در کنار آن نتوانستیم فضایی آرام و مطمئن را برای سرمایه گذاران فراهم آوریم.
دانستیم که برای ایجاد شغل باید رشد اقتصادی ثابت و مستمر داشته باشیم اما ندانستیم برای رشد،نیاز به سرمایه داریم.محاسبه کردیم که برای رشد ۸ درصدی باید حداقل سالی ۶۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کنیم اما ان قدر در داخل به تخریب هم مشغول شدیم که سرمایه گذار خارجی اطمينانش جلب نشد.باید کنار هم می ایستادیم و به سرمایه گذار خوش امد می گفتیم و اطمینان می دادیم که انتخاب درستی داشته که به ایران امده و سرمایه اش را به سنگاپور و ترکیه و تایوان نبرده است. اما نه تنها به او خوش آمد نگفتیم که حتي اعتمادش را خدشه دار كرديم.
۳- در طول سال هاي تحريم، فضای كسب وكار داخلی مبهم و پیچیده شد.فرآیندهای شفاف به سمت ناشفافیت پیش رفت.باید تحریم ها را دور می زدیم، در نتیجه واحدهای بین الملل سازمان ها به حاشیه رفت و جایشان را تردستان تجارت غیر رسمی گرفتند. چند سال گذشت و تحریم ها برداشته شد اما سازمان های اقتصادی ما مثل گذشته نبودند.از يك سو با مقاومت تردستان تجارت غير رسمي مواجه بوديم و از سوي ديگر نتوانستیم با استانداردهای بین المللی خودمان را وفق دهیم.
زماني كه با برداشته شدن برخي موانع برجامي، اتصال برقرار شد ایران نتوانست با سرعت خود را با شرایط جدید اقتصاد جهان هماهنگ کند.نمونه آن اماده نبودن بانكها،شفاف نبودن عملكرد بنگاه هاوبسياري ازپيچيدگي هاي درون بنگاهي بود. وقتی صورت های مالی یک مجموعه روشن نباشد،سرمایه گذاران دچار واهمه می شوند و اعتماد شان کم می شود. باید پذیرفت ایران در زمان اجرایی شدن برجام نتوانست خودش را با استانداردهای اقتصاد جهان تطبیق دهد.
۴- قوانین دست و پا گیر و فساد اداری هم از دیگر نکاتي بود که باید اصلاح مي شد اما نشد. نشد و سرمايه گذاران خارجي را دل نگران كرد. از مجلس و قوه قضائيه هم انتظار همكاري مي رفت اما به هر دليلي نشد. نتيجه اين كه هيأت ها از بروكراسي پيچيده و فضاي نامناسب كسب و كار و فساد اداري و گرفتاري هاي اداري ابراز نگراني كردند و رفتند.
به هرحال سال اول برجام گذشت. فقط خدا مي داند چه بر سر برجام خواهد آمد. حالا ماه عسل برجام تمام شده و اکنون باید بدانیم که بدون اجماع نظر در داخل و تلاش براي بهبود فضای کسب و کار و حرکت در مسیر شفافیت بیشتر و توجه به استانداردهای بین المللی نمی توانیم به اقتصاد جهان دوباره وصل شویم.