ونگ وا/ اکبر مقدسی: آیت الله هاشمی رفسنجانی را می توان از عجیب ترین شخصیت انقلاب اسلامی ایران دانست. او هرگز از نقد نهراسید. سنجش میزان محبوبیت وی طی ۳۸ سال پس از انقلاب آسان است چرا که وی در این مدت مدام خودش را در معرض انتخاب مردم قرار داد و اجازه داد افکار عمومی براحتی درباره اش قضاوت کند.
میزان محبوبیت هاشمی نزد مردم ایران از بهمن ۵۷ تا دی ۹۵ فراز و نشیبهایی دارد. به نظر می رسد دردهه اول انقلاب از محبوبیت بالایی برخوردار بوده سپس کاهش یافته و در دهه پایانی عمرش به اوج می رسد. این درحالیست که در دهه اول و دوم پس از انقلاب، وی بیشترین امکانات تبلیغاتی، رسانه ای و تریبون عمومی را در اختیار دارد ولی در دهه پایانی عمرش تقریبا همه امکانات رسانه ای دولتی و حکومتی و همچنین اغلب تریبونهای عمومی از جمله تریبون نمازجمعه و … را ازدست داد. از سوی دیگر رسانه ها و تریبونهای رسمی و غیر رسمی بیشترین حجم تخریب و توهین را نسبت به ایشان و خانواده در این دهه روا داشتند.
دلیل محبوبیت بالای آیت الله هاشمی در اواخر عمر را می توان به خیز عظیم جامعه برای حمایت از ایشان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ که منجر به رد صلاحیتش گردید و نیز کسب رای بالای او در پنجمین دوره انتخابات خبرگان رهبری در سال ۹۴(۲/۳۰۱/۴۹۲) که این تعداد رای از بالاترین آرای ثبت شده در انتخابات خبرگان تهران است. فقط آرایش در دوره اول خبرگان رهبر ی در سال ۱۳۶۱ بیشتر از این (۲/۶۷۵/۰۰۸) بوده است. البته در خبرگان درشرایطی رای اول این دوره را کسب کرد که نفرات دوم و سوم و… در دو لیست معروف حضور داشتند اما نام هاشمی تنها در یک لیست بود. همچنین حضور چند میلیونی مردم در مراسم تشییع پیکر آن بزرگ مرد تاریخ هم گواه دیگری بر این ادعاست.
در اینجا سعی شد دلایل محبوبیت این شخصیت سیاسی کشور در میان مردم را بررسی شود. موارد متعددی را می توان دراین خصوص ذکر کرد که به برخی از آن اشاره می گردد.
احترام به رای مردم:
با نگاهی به سبک سیاسی آیت الله هاشمی می بینیم وی به رای مردم اهمیت زیادی قائل شده است. بیشتر مناصب و مسئولیتهایی که پس از انقلاب داشت با رای مستقیم ویاغیر مستقیم مردم بدست آورده است. وی در مدت ۳۸ سال پس از انقلاب در مجموع ۱۳ انتخابات(۵ انتخابات خبرگان رهبری، ۴ انتخابات ریاست جمهوری، ۴ انتخابات مجلس شورای اسلامی) شرکت کرده است. همچنین در تعداد متعدد انتخابات داخلی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری،خودش را در معرض آراء دیگران قرار داده است. در بعضی از انتخابات طعم شکست، و حتی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ رد صلاحیت را پذیرفته است. اما هرگز از شکست نهراسید. شاید هرکسی در موقعیت وی می توانست به راحتی به پست های کلیدی انتصابی کشور تکیه زند تا بیشتر از تخریب و انتقاد رقبا در امان بماند، اما ترجیح داد مسئولیتهایش با تایید مردم باشد. کسی که همواره از مردم رای می خواهد نمی تواند خودش را از مردم دور نگه دارد. از طرفی وقتی مردم احساس کنند فرصتی پیش آمده تا مسئولی را براحتی انتقاد کنند و جوابش را بشنوند بیشتر علاقه مردم به آن شخص بیشتر می شود.
به روز بودن افکار هاشمی:
با مطالعه رفتارهای سیاسی ایشان درمی یابید که در مقاطعی دیدگاهایش همسو با جامعه نبود اما شجاعت اصلاح و به روز رسانی اندیشه هایش را در هر زمانی داشت. بعبارتی انعطاف پذیر بود و براحتی نسل جدید و قدیم رامجذوب خود می کرد. کهولت سن هرگز باعث نشد تا وی نسل جوان و مطالبات انها را فراموش کند.
حمایت از صلح:
در پیام رئیس جمهور بمناسبت درگذشت آیت الله هاشمی در این مورد به خوبی اشاره شد:« هاشمی هیچگاه از جنگ نهراسید ولی همواره صلح را گرامی میداشت؛ هم فرمانده شجاع میدانهای جهاد و شهادت بود و هم قهرمان مذاکره برای پایان جنگ». نقش آیت الله در پایان دادن به جنگ تحمیلی از جمله اقدامات شجاعانه ای است که همگان به آن اذعان دارند. حتی تلاش دراین راه و پیشنهاد عجیبش به حضرت امام (ره) مبنی بر اینکه مسئولیت خاتمه جنگ را به شخص خودش بسپارد و در صورت بروز هر مشکل و عواقب حاضر است برای حفظ آبروی ولی فقیه و نظام پای محاکمه و اعدام پیش برود. حتی در جای دیگر از خاطراتش آمده است قبل از رحلت امام نگران بوده با ارتحال امام دو موضوع در کشور لاینحل باقی بماند که خسارت زاست یکی جنگ تحمیلی و دیگری موضوع مشکلات کشور با امریکاست. اینها و دیگر شواهد و خاطرات نقل شده در رسانه ها نشان دهنده آن است وی همواره سعی کرده کشور در امنیت و آرامش و صلح باشد. اگر کشور طی این سالها مشکلات با بیگانگان داشته بواسطه زیاده خواهی ها و روح تهاجم آن کشورها بوده است. آیت الله هاشمی در سالهای اخیر هم از مشوقان و حامیان مذاکره و توافق برجام بوده است. او همیشه مذاکره را مقدم شمرده است و از منافع ملی دفاع کرده است. این ویژگی ایشان دلیل دیگر محبوبیتش می تواند باشد.
اعتدال گرایی:
یکی از ویژگیهای سیاسی مهم مرحوم هاشمی رفسنجانی اعتدالگرایی ایشان بود. با نگاهی به زندگی سیاسی وی می بینیم هاشمی همواره مابین دو جناح سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا که از دهه ۶۰ تشکیل شده بود قرار داشت. اعضای کابینه ایشان در دوره ریاست جمهوریش، از طیف های فکری مختلف کشور بوده و هنوز هم در طیف های مختلف سیاسی فعالیت دارند. گاهی برخی می پرسند چرا منتقدان هاشمی از یک جناح به جناح دیگر تغییر می کرد دلیلش همین میانه بودن می تواند باشد . بطور کلی بخش عمده مردم از افراط و تفریط در رفتار سیاسی دل خوشی ندارند بنابراین راه اعتدال و میانه را ترجیح می دهند که هاشمی همواره پرچم دار این راه در کشور بوده است.
شفافیت در زندگی خصوصی:
درمیان انقلابیون ومسئولان کشور هیچ کس را نمی توانید پیدا کنید که زندگی خصوصی آن اینقدر شفاف باشد. هرچند در مقطعی زندگی شخصی هاشمی برای مردم شفاف نبود و اتفاقا در همان دوران محبوبیتش رو به کاهش بود. خاطره نگاری ایشان که در دهه اخیر در چندین جلد به چاپ رسید از جمله اقدامات بی نظیرش است. او در کتابهای خاطراتش به همه امورات سیاسی، مملکتی، خصوصی خانوادگی، تفریحات و… خود می پردازد و حتی در جایی نقل می کند: «بعضيها ميگويند كه چرا نوشتي كه به سد لتيان رفتيم؟ بله وقتي به لتيان رفتيم، چرا نگويم؟ دلم ميخواهد هماني كه هستم، باشم و نميخواهم خودم را به صورت ديگري نشان بدهم. اگر با انصاف خاطرات من خوانده شود، خواننده پي ميبرد كه در هر لحظه آن سالها، كي بودهام و چه ميكردم.» مردم ایران طی سالهای آخر عمر همه می دانستند یکی از فرزندانش در حال محاکمه است. برای همه اثبات شد که شدید ترین مجازات برای فرزندش در نظر گرفته شد. مردم دیدند هاشمی هرگز دخالت نکرد و با آغوش باز فرزندش را به زندان بدرقه می کند و از او می خواهد در زندان خودش را بسازد. در دهه های گذشته هرجا برج، ویلا ویا کارخانه ای ساخته می شد توده مردم با خود پچ پچ می کردند که: «می گویند مال فرزند هاشمی است» حتی فراتر ان هرجا زمین خواری، جنگل خواری، تبدیل منابع طبیعی به ویلا و شهرک، حفاریهای غیر مجاز میراث فرهنگی و… در جای جای کشور مشاهده می شد بازهم نام فرزندان هاشمی به گوش مردم عادی می رسید. حتی در آن سالها بعضی از سیاسیون بواسطه همان دروغ ها و وعده افشای نام آقازاده ها از مردم رای می گرفتند.
اما مردم امروز همه فهمیدند همه آنها دروغ بود. چرا که در محاکمه فرزندش از هرجا چیزی به پرونده افزوده شد اما لاقل موارد فوق در آن نبود. روزی مردم فکر میکردند قانون توان مقابله با خاندان هاشمی را ندارد ولی امروز فهمیدند با خاندان هاشمی شدیدتر از افراد عادی برخورد می شود. اتفاقا محبوبیت هاشمی در این سالها در حالی روبه رشد بود که فرزندش پای میز محاکمه بود چرا؟ چون جرمهایی که از فرزندان هاشمی سراغ داشتند خیلی بزرگتر بود امروز فهمیدند خبری از آن جرایم نیست. و خانواده با صراحت درخواست میدهد فیلم دادگاه، اعلام جرم و دفاعیاتش منتشر شود.
مخالفت اقتدارگرایان:
یکی دیگر از دلایل محبوبیت هاشمی در افکار عمومی مخالفت برخی از رانت خواران و قدرت طلبان با هاشمی بود که دیگر پرونده آنها پیش مردم رو شده بود. مردم با هوشیاری فهمیدند چه کسانی آیت الله را تخریب و تهمت می زنند و چه انگیزه ای می توانند داشته باشند بنابراین مردم خلاف جهت آنها حرکت کردند.
در کنار دلایل ذکر شده فوق می توان به دلسوز بودن هاشمی برای پیشرفت و توسعه کشور، سابقه طولانی خدمت به مردم، اعتماد حضرت امام (ره) و رهبری معظم به ایشان و… را افزود.
البته بدلیل بد اخلاقی و انحصار طلبی های برخی از مدیران رسانه ملی و رفتار سلیقه ای آن باعث شده بود بخش عمده ای از مردم که تنها رسانه آنها صدا و سیما است به موارد اشاره شده در شخصیت آیت الله هاشمی پی نبرند و خودشان را مخالف ایشان بدانند. به لطف الهی بحمدالله رسانه ملی و برخی از سیاسیون کشور بعد از فوت ایشان سر عقل امده و به معرفی مرحوم آیت الله هاشمی می پردازند. در همین مدت کوتاه بسیاری از مردم بر اشتباهات گذشته خود پی برده و رشد محبوبیت آیت الله پس از مرگش هم بی سابقه است.