نتایج یک پژوهش در استان مازندران نشان می دهد، ۶۸ درصد مردان خشونت پایین، ۱۷ درصد مردان خشونت متوسط و حدود دو درصد مردان خشونت بالا را از سوی زنان خود تجربه کرده اند.

 محمدحسین نجاتی: جامعه ایران به واسطه سال‌ها تسلط فرهنگ مرد سالارانه، مصادیق متعددی از خشونت علیه زنان دارد، اما آنچه پشت این مفهوم تا کنون کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است، خشونت زنان علیه مردان است.

در واقع براساس بررسی های متعدد اجتماعی خشونت زنان علیه مردان بسیار کم تر از خشونت مردان علیه زنان است، اما این مساله دلیلی بر عدم توجه بر خشونت علیه مردان نمی شود.

با این حال خشونت خانوادگی یکی از آسیب‌های مهم اجتماعی است که با وجود پیشرفت فکری و فرهنگی در جامعه ایران همچنان خودنمایی می‌کند. در ایران عمده تحقیقات اجتماعی درباره خشونت خانگی معطوف به خشونت علیه زنان می شود اما به تازگی نتایج تحقیقی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه مازندران بر روی بیش از ۳۰۰ مرد بابلسری نشان می دهد خشونت علیه مردان در جامعه ایران مصادیق خاص خود را دارد.

در این تحقیق که به سرپرسی علی اصغر فیروزجائیان انجام شده است، میانگین سنی مردان متاهل در پژوهش ۳۸ سال است و میانگین مدت ازدواج افراد ۱۳ سال است. بیش‌تر افراد بررسی شده در این پژوهش دارای فرزند بوده اند و از لحاظ تحصیلات افراد با تحصیلات فوق دیپلم و لیسانس با ۴۰ درصد بیشترین افراد نمونه این پژوهش بوده اند.

همچنین همسران این مردان متاهل ۷۳ درصد خانه دار و ۲۵ درصد شاغل بوده اند و حدود ۵۰ درصد از مردان این تحقیق درآمد حدود ماهی یک میلیون تومان دارند.

اما آنچه مربوط به نتایج این پژوهش می‌شود، نشان می دهد از مجموع بررسی ها در این پژوهش ۶۸ درصد مردان خشونت پایین، ۱۷ درصد مردان خشونت متوسط و حدود دو درصد مردان خشونت بالا را از سوی زنان خود تجربه کرده اند.
نکته مهم دیگر نوع خشونتی است که مردان در این پژوهش تجربه کرده اند. بیشترین خشونت مربوط به خشونت روانی بوده است و بعد از آن به ترتیب خشونت اقتصادی و خشونت اجتماعی قرار دارد و در نهایت خشونت فیزیکی کم‌ترین نوع خشونت زنان علیه مردان است.

آمار پزشکی قانونی
خشونت علیه مردان؛ پدیده‌ای ناملموس و غریب که به دلیل ترس از تمسخر و قضاوت آشنایان و اطرافیان یا مسائل اجتماعی و فرهنگی، مردان قربانی را به سکوت وامی‌دارد. آخرین آمار منتشر شده حاکی از آن است که در هفت ماهه نخست سال ۹۴، از میان ۴۵هزارو ۵۵۵ نفری که قربانی خشونت خانگی شده و به پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند، بیش از ۱۳۵۰ نفر مرد بوده‌اند. وجود این شمار قربانیان مرد در حالی است که منابع آگاه در پزشکی قانونی تعداد مردانی که قربانی خشونت خانگی می‌شوند را بسیار بیشتر از تعداد رسمی پرونده‌های مفتوحه بیان می‌کنند. درباره وضعیت خشونت علیه مردان از سوی زنان هنوز آماری دقیق و رسمی  به تفکیک شهر‌ها و استان‌های کشور در دسترس نیست و کارشناسان معتقدند، خشونت زنان علیه مردان و خشونت مردان علیه زنان ریشه یکسانی دارندکه عبارتند از: آشنانبودن به روابط فردی، جامعه مردسالار و زنانی که برای دستیابی به حقوق برابر می‌جنگند.

دلیل بروز خشونت
پیشتر امیرحسین جلالی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم‌پزشکی در کارگاه آموزشی اورژانس‌های درمانی و کار با قربانیان همسرآزاری که هم‌زمان با روز جهانی امحای خشونت علیه زنان از سوی سازمان دفاع از قربانیان خشونت برگزار شد، چنین گفته بود: «خشونت‌های فیزیکی در ایران بیشتر شامل کودکان و زنان می‌شود و مرد‌ها بیشتر قربانی خشونت‌های روانی می‌شوند، به این معنی که زن مثلا به آنها اجازه رفت‌وآمد با خانواده‌اش را نمی‌دهد.» مریم رسولیان، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران نیز در همین کارگاه آموزشی تصریح کرده بود: «تحقیقات نشان می‌دهد، خشونت فیزیکی زنان نسبت به مردان بیشتر بوده اما ازسوی‌دیگر خشونت روانی مردان با توجه به محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی زنان بیشتر است.»

جلالی در ادامه ضمن تأکیدبراینکه در شرایط مختلف زمانی و اجتماعی، زمینه‌هایی برای بروز خشونت از سوی زنان یا مردان فراهم می‌شود، درباره منشأ‌های بروز خشونت علیه مردان این چنین گفت: برای مثال مسائلی همچون مردسالاری در جامعه، زمینه‌ساز افزایش میزان خشونت مردان علیه زنان است یا در مقابل مسائلی همچون مطالبات زنان در راستای دستیابی به حقوق برابر نیز می‌تواند منجربه افزایش خشونت از سوی زنان شود.

راهکار مقابله با خشونت
رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور نیز روز گذشته به لزوم ارائه خدمات پیشگیرانه در حوزه خشونت تأکید کرد و گفت: اگر بخواهیم با اقدامات پیشگیرانه از خشونت جلوگیری کرده یا میزان آن را در کشور کاهش دهیم، باید این مسئله را بپذیریم که در جامعه ایرانی روابط بین فردی مناسبی وجود ندارد.

رضازاده در ادامه تأکید کرد: وجود نداشتن روابط میان فردی مناسب با افراد در جامعه، عامل اصلی خشونت‌های خیابانی، خانوادگی، میان‌فرزندی و… است، همچنین در کشور از عدم مهارت اجتماعی کافی برای ارتباط با یکدیگر، توانایی مدارا و کنترل خشم نیز رنج می‌بریم. این کارشناس اجتماعی درباره دلایل بروز خشونت از سوی زنان نیز بیان کرد: در برهه‌ای از زمان، حقوق زنان کمتر رعایت می‌شد و این قشر همواره مورد تبعیض و فشار قرار می‌گرفتند؛ به‌همین‌‌دلیل زمانی که نقطه عطف و تحولی در جهت رسیدن زنان به حقوق برابر در کشور ایجاد شد، زنان برای رسیدن به شرایط مساوی در مقایسه مردان تلاش‌های جدی کردند اما ظرفیت و زیرساخت‌های لازم برای رسیدن به این مطالبات برای آنان فراهم نبود و همین مسئله در برخی موارد موجب بروز خشونت از سوی آنها شد، درحالی‌که اگر افراد شناخت درستی از خودشان و اطرافیانشان داشته باشند کمتر دچار خشونت خواهند شد. علاوه‌بر‌این نیاز است به‌طور جدی آموزش مهارت «ارتقای مدارای اجتماعی» را در کشور افزایش دهیم و به افراد بیاموزیم میان «مدارا» و «توسری‌خوردن» تفاوت‌های زیادی وجود دارد.