«اهداف روسیه و ایران در سوریه یکسان نیستند و هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم مذاکره با روسیه و توافق با آن کشور تامینکنده منافع ایران نیز میباشد. اگر ایالات متحده امیدوار به دستیابی به صلح در سوریه است نمیتواند از مذاکره مستقیم با ایران در این باره اجتناب ورزد. اگر با ایران مذاکره نکنید نمیتوانید به صلحی فوری دست یابید».
نشریه «فارین پالسی» در مقالهای تحلیلی اشاره میکند که بحران در سوریه تا زمانی که قدرتمندترین حامی اسد یعنی ایران پشت میز مذاکره نشیند به پایان نخواهد رسید. فارین پالسی اینگونه نتیجهگیری کرده که طرف اصلی امریکا در جریان بحران سوریه نه شخص ولادیمیر پوتین که ایران است.
به گزارش آفتابنیوز؛ فارین پالسی مینویسد: «هر زمان که نور اندکی برای پایان دادن به جنگ در سوریه تابیده میشود این نور به سرعت پایان میگیرد. نگاهی به توافق آتشبس ماه سپتامبر میان واشنگتن و مسکو بیندازیم. پس از بمباران خودروی امدادرسان در شهر محاصره شده حلب توسط هواپیماهای روسیه، آتشبس نقض شد. بسیاری از منتقدان آتشبس از شکست آن شگفتزده نشدند. اما پایان این آتشبس نکته خوبی را برای ما آشکار ساخت؛ حقیقت آن است که دولت اوباما برای مذاکره در ابتدا نباید روسیه را مخاطب اصلی خود قرار میداد. واقعیت آن است که حامی اصلی بشار اسد رییسجمهوری سوریه ایران است. آن کشور چندین نیروهایی به حوزه میدانی نبرد در سوریه اعزام کرده است. علاوه بر آن چند هزار نیروی شبه نظامی غیرسوری مورد حمایت ایران را نیز به این رقم اضافه کنید در نتیجه، ایران بیشترین تاثیرگذاری را بر حوزه تحولات میدانی در سوریه دارد».
این نشریه در ادامه میافزاید: «اهداف روسیه و ایران در سوریه یکسان نیستند و هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم مذاکره با روسیه و توافق با آن کشور تامینکنده منافع ایران نیز میباشد. اگر ایالات متحده امیدوار به دستیابی به صلح در سوریه است نمیتواند از مذاکره مستقیم با ایران در این باره اجتناب ورزد. اگر با ایران مذاکره نکنید نمیتوانید به صلحی فوری دست یابید».
این نشریه در ادامه با اشاره به کلیدیبودن موضوع سوریه برای ایران مینویسد: «واشنگتن نخست باید درک کند که ایران چه منافعی در سوریه دارد. سوریه تحت حکومت حافظ اسد در دهه ۸۰ میلادی تنها کشور عربیای بود که جانب ایران را در مقابل عراق تحت حکومت صدام گرفت. همسایگان سنی ایران در آن زمان به صدام کمک میکردند؛ کمکی که به جانباختن سربازان ایران و جانباز شدن آنان میانجامید؛ زخمهایی عمیق از نظر روحی و جسمی که هنوز بر پیکر ایرانیان باقی مانده است. در نتیجه، ایران نمیخواهد سوریه دوست قدیمی خود را رها کند. اتحاد میان آنان اما فراتر از صرف محبت و علاقه شخصی است. در طول دهه ۹۰ میلادی دشمن مشترک ایران و سوریه اسرائیل بود. سوریه یکی از ستونهای استراتژی بازدارندگی ایران در برابر واشنگتن و تل آویو بوده است. از دست دادن خاک سوریه بدان معناست که توان بازدارندگی ایران تضعیف میشود و ایران در برابر اسرائیل و امریکا آسیبپذیرتر میشود. از این چشمانداز، ایران دلیل کمی میبیند که به حمایت خود از دولت سوریه پایان دهد. از سوی دیگر گروههای سلفی تکفیری مانند جبهه النصره و احرار الشام مواضع به شدت ضدشیعهگرایانه دارند. داعش نیز به کشتار علویان و شیعیان در عراق میپردازد. این گروههای سنی افراطی تهدیدی جدی علیه ایران هستند. مشکل بزرگتر آن است که ائتلاف مخالفان سوریه مورد حمایت امریکا، عربستان سعودی، قطر، امارات، اردن و ترکیه است. عربستان سعودی یک رقیب خصمانه علیه ایران است و کشورهای دیگر نیز منتقدان و رقبای ایران هستند در نتیجه روی کار آمدن این مخالفان سبب اتخاذ رویکرد ضدشیعه و ضدعلوی در سوریه میشود که به ضرر ایران است».
فارین پالسی در ادامه مینویسد: «تعامل ایران و امریکا در زمینه بحران سوریه میتواند به پیشبرد نبرد علیه داعش کمک کند. اگر دولت اسد سقوط کند ایران متحد اصلی خود را از دست میدهد. ایران تنها زمانی که اطمیمان حاصل کند مصالحه برایش دستاوردی دارد حاضر به این کار خواهد شد. ایران میتواند بخشی از راهحل پایان دادن به درگیری در سوریه باشد. این امر لازمه اش نشستن پشت میز مذاکره است. اما در حال حاضر به نظر نمیرسد ایران متقاعد شده باشد که زمان مصالحه فرارسیده است».