كسانی هستند که علاقه وافری صرفا به شخص آقای احمدی‌نژاد دارند و نه به کس دیگری. آنها به کاندیدای اصلاح‌طلبان که قطعا رأی نمی‌دهند و به کاندیدای اصولگرایان هم به دلیل ناراحتی‌شان اصلا رأی نخواهند داد.
قالیباف، فتاح، جلیلی یا دیگران… در غیاب احمدی‌نژاد، كدام‌یك گزینه اصلی اصولگرایان خواهند بود؟ امیر محبیان، تحلیلگر جناح اصولگرا، برخلاف تحلیل‌های قبلی‌اش، دیروز به ایسنا گفته است كه «سناریوی حمایت از حسن روحانی از دستور کار اصولگرایان خارج شده و با منتفی‌شدن بازگشت احمدی‌نژاد، شانس قالیباف برای بدل‌شدن به گزینه اصلی اصولگرایان بیشتر شده است، چون شناخته‌شده‌تر و باسابقه‌تر است».
اگر حتی فرض كنیم كه این فقط ایده امیر محبیان نیست و اصولگرایان واقعا به سمت اجماع روی قالیباف در حال حركت هستند باید به تحلیل این گمانه و موقعیت قالیباف پرداخت.
سیمای ژینوسی شهردار
تلاش‌های جریان اصولگرا و رسانه‌های وابسته به آن به‌ویژه صداوسیما برای كمك به بازسازی چهره قالیباف این روزها كاملا مشهود است. نمونه آن برنامه  جمعه‌شب «دورهمی» مهران مدیری با حضور پروفسور سمیعی است كه به یك برنامه تبلیغی تمام‌عیار برای قالیباف از زبان یك جراح مشهور بدل شد. سخنان فردی كه در بین توده مردم تا حدی از مرجعیت عام برخوردار است در مقام تمجید و تعریف از شهردار در شرف نامزدی پایتخت، غیرمستقیم بازی در زمین و به‌نفع سیاست اصولگرایان بود. قالیباف این روزها با چالش موسوم به «املاك نجومی» – چه در بدنه رأی اصولگرایش و چه در بدنه خاكستری – روبه‌رو است. اگر ایده امیر محبیان درست باشد، باید شاهد این دست چهره‌سازی‌ها از قالیبافی كه دو دوره تجربه ناكامی در انتخابات ریاست‌جمهوری را در چنته دارد، در ماه‌های آتی بود. قالیبافی كه زمانی تمایل داشت در كنار چهره نظامی- اصولگرا، ژست یك چهره بوروكراتیك نوگرا با رگه‌هایی از اصلاح‌طلبی از خود نشان دهد و بخشی از بدنه جامعه‌ای كه ارزش‌ها و منافعش در حال تحول است را همراه خود كند، در سال‌های پس از انتخابات ٩٢، كم‌كم به پوسته اصلی خودش بازگشته است.
او كه طرفی از این موقعیت ‍‍«ژینوسی» نبرد، حالا كاملا در موقعیت یك اصولگرا تثبیت شده است و با طرح‌هایی همچون تفکیک جنسیتی یا بیلبوردهایی كه دولت را نشانه رفته، به‌دنبال جلب قلوب اصولگرایان است. آنها هم انگار پالس‌های «قالیباف» را گرفته‌اند و با زبان تقدیر و تشکر پاسخش را دادند که تا زمانی که او خود را به ارزش‌های اصولگرایانه وفادار نشان‌ دهد، می‌تواند انتظار حمایت داشته ‌باشد. این نزدیکی را می‌توان از زوایای دیگر هم دنبال کرد؛ مثلا روزنامه «وطن امروز» که پیش‌تر مواضع نزدیکان «مصباح» را پوشش می‌داد، به یاران «قالیباف» سپرده شد و «حسین قدیانی» و یارانش، بعد از تعطیلی «تهران امروز» به آنجا کوچ کردند و در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، موضع حمایت از نامزدی قالیباف را داشتند. بااین‌حال رسیدن به اجماع بر سر قالیباف موانع زیادی دارد. مهم‌ترین مانع برای اجماع بر سر قالیباف، ترمیم تصویر یك ناكام انتخاباتی در ذهن رأی‌دهندگان است كه نقطه‌ضعفی در كارنامه او به حساب می‌آید. مانع دوم، جمعی از اصولگرایان حامی آیت‌الله مصباح‌یزدی، جبهه پایداری، سعید جلیلی و نزدیكان آنهاست. حامیان قالیباف بعد از انتخابات ٩٢ به‌شدت به حامیان مصباح می‌تاختند كه اصرار آنها بر گزینه اصلح به تعدد گزینه‌های اصولگرایان و در نهایت شكست آنها منجر شد.
همان روزهای بعد از انتخابات، یکی از رأی‌دهندگان به «جلیلی» ذیل پست وبلاگی «حسین قدیانی»، روزنامه‌نگار حامی «قالیباف»، نوشته‌ بود: «من به دکتر جلیلی رأی دادم به هر دلیلی که فردای قیامت باید برای آن جواب بدهم، هیچ کاندیدای اصلاح‌طلبی رو هم تخریب نکردم چه برسد به حاج باقر عزیز…». یا یکی از حامیان قالیباف نوشته ‌بود: «جالبه‌ یه‌سری از اصولگراهای نزدیک به گروه پایداری نمی‌خوان شکستو بپذیرن و پروژه کی بود کی بود من نبودم راه انداختن!». یکی دیگر کامنت می‌گذاشت که «جبهه پایداری همچون شما اعتقاد ندارند باید به هر قیمتی انتخابات را برد. نگاه شما همواره نگاه نتیجه‌گرایی و بردوباختی است و نگاه آنها نگاه تکلیف‌محور که برد و باخت در آن معنی ندارد» و دیگری پاسخ می‌داد که «به عقیده من پایگاه رأی گروه پایداری به‌هیچ‌وجه چهارمیلیون ‌رأی نیست و بیشتر این رأی‌ها به خاطر شخص دکتر جلیلی است. قبلا هم فهمیده بودیم که اغلب پایداری‌چی‌ها درک درستی از مسائل ندارند…». حالا اگر اصولگرایان بخواهند به گزینه قالیباف برسند باید پیش و بیش از همه، این شكاف‌ها را پر كنند. از آن مهم‌تر باید فكری به حال «گزینه اصلح» پایداری‌ها بكنند.
گزینه‌های اصلح پایداری‌ها
امیر محبیان درباره جبهه پایداری و برخی اصولگرایان از واژه «باج‌گیر» استفاده می‌كند. تجربه این باج‌گیری در انتخابات مجلس ٩٤ بود كه به شكست این جریان در تهران منجر شد. سهم قابل‌توجهی به پایداری‌ها و جریان‌های نزدیك به آنها رسید، از ترس اینكه بازی ائتلاف به‌هم نخورد، نتیجه اما باز هم به ضرر اصولگرایان شد.
حالا همچنان این احتمال هست كه این روند ادامه پیدا كند به علاوه اینكه آنها همچنان به ایده گزینه اصلح وفادارند و نشانه‌ای مبنی‌بر كوتاه‌آمدن دیده نمی‌شود.
 آیت‌الله مصباح‌یزدی، پدر معنوی جبهه پایداری، در آستانه انتخابات سال ٩٢ «پایبندی به اسلام و ارزش‌های اسلامی»، «تبعیت از ولی‌فقیه» و «کارآمدی» را سه شاخصه اصلی کاندیدای اصلح در انتخابات عنوان کرده‌ و گفته ‌بود: «باید دید چه کسی به صورت جدی تبعیت دارد، نه اینکه شعاری باشد و تا جایی که با هوس‌های برخی بسازد، تابع باشند، اما همین که چیزی مخالف آنها بود، قهر کنند. معرفی دو یا سه نفر از این جریان در انتخابات، بسیار ضعیف است». «مصباح» در همایش جبهه پایداری، سال ٩٠ درباره رابطه‌اش با اصولگرایی و اصولگرایان گفته ‌بود: «در مسائل سیاسی کشور کسانی که اصولگرا هستند، ما احترام خاصی برای آنها قائل هستیم؛ البته کسانی که واقعا اصولگرا هستند، نه اینکه از نام آن سوءاستفاده می‌کنند. ما همه آنها را دوست داریم و هر کاری از دستمان برآید برایشان انجام می‌دهیم. ما با برخی از اصولگرایان براساس تشخیص خود ارتباط بیشتری برقرار می‌کنیم. کسانی که شناخت‌شان از ارزش‌های اسلامی بیشتر بوده و دلبستگی آنها به انقلاب و اصول آن بیشتر از سایر اصولگرایان است». گزینه‌های احتمالی جبهه پایداری برای انتخابات ریاست جمهوری ٩٢ می‌تواند شامل سعید جلیلی یا پرویز فتاح باشد. سعید جلیلی، نامزد اصلح اصولگرایان كه در انتخابات ٩٢ كمی بیش از چهار میلیون رأی آورد، در یك سال اخیر به‌شدت پركار شده است، مانند احمدی‌نژاد سفر استانی می‌رود و در نقد سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی و نتایج برجام سخن می‌گوید. این در حالی است كه او تا یكی، دو سال نخست دولت یازدهم از هرگونه نقد و سخن له یا علیه دولت خودداری می‌كرد. پرویز فتاح، یار قدیمی و وزیر نیروی احمدی‌نژاد و یكی از گزینه‌های اولیه جبهه پایداری برای انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٢ بود. ابوالقاسم جراره، عضو پایداری و نماینده هرمزگان در مجلس قبلی همان زمان گفته بود كه پرویز فتاح، حضور در انتخابات به عنوان کاندیدای جبهه پایداری را نپذیرفت.
او برخلاف سال‌هایی كه در مركز تعاون سپاه بود، از وقتی به كمیته امداد آمده است، بیشتر با رسانه‌ها و حتی رسانه‌های اصلاح‌طلب گفت‌وگو می‌كند. اگرچه تأكید می‌كند قصد نامزدی در انتخابات را ندارد و اصرار دارد مصاحبه سیاسی نكند و بیشتر در حوزه فعالیت‌های كمیته امداد سخن می‌گوید. بااین‌حال سه نفر از مدیران ارشدش، «سید محمدرضا حسینی»، «علیرضا عسگریان» و «میرهاشم موسوی» اعضای شورای مرکزی حزب جبهه پایداری هستند.
این روزها جامعه روحانیت، كمیته انتخاباتش را فعال كرده و قرار است دوباره محوریت ائتلاف اصولگرایان برای انتخاباتی آتی را عهده‌دار شود. حزب مؤتلفه هم در همین راستا با این نهاد و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دیدار كرده است. مشخص است كه برای همراه‌كردن پایداری‌ها با ائتلاف، این جامعه روحانیت  یا جامعه مدرسین است كه باید پیش‌قدم شود. مرداد ٩٣ وقتی اصولگرایان برای انتخابات مجلس تلاش می‌كردند، نمایندگانی از سوی آیت‌الله «مهدوی‌کنی» و «محمد یزدی» به قم نزد «آیت‌الله مصباح‌یزدی» اعزام شدند و «آیت‌الله مصباح» هم اعلام کرده بود از تصمیمات آقایان «مهدوی‌کنی» و «محمد یزدی» حمایت خواهد کرد. آن زمان گفته شد در غیاب‌ «آیت‌الله مهدوی‌کنی» احتمالا «آیت‌الله یزدی» باید به‌تنهایی بار چانه‌زنی با «آیت‌الله مصباح» را بر دوش بکشد.
«آیت‌الله غروی» از اعضای شورای مرکزی جامعه مدرسین حوزه علمیه همان زمان گفته بود نزدیکی بین پایداری‌ها و جامعتین بعید است. او درباره نزدیکی «آیت‌الله یزدی» و «آیت‌الله مصباح» به سایت تدبیر گفته بود: «من اصلا تردید دارم این هم‌گرایی با محوریت این دو نفر تشکیل شود و اصولا چنین چیزی وجود داشته باشد». از نگاه این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، امکان رسیدن به زبان مشترک بین «مصباحیون» و «جامعتین» زیاد نیست: او دو سال قبل گفته بود: «بعضی از افرادی که من در این مجموعه دیده‌ام اصولا این بافت را ندارند که بنشینند، بحث کنند و به یک نقطه‌نظر مشترک برسند یا از بعضی از نقطه‌نظرات خود دست بردارند و هماهنگ عمل کنند؛ بنابراین اگر هم صحبت‌هایی از هم‌گرایی می‌شود، من چندان خوشبین نیستم. پیش از اینکه برخی از این افراد وارد سیاست شوند ما در مؤسسه حضور داشتیم. بعضی از این افراد اصلا در مؤسسه نبودند، این افراد چسبیدند به برخی حضرات تا خودشان را بالا بکشند. ما سوابق این افراد را می‌دانیم».
مؤتلفه و نامزد حزبی
حزب مؤتلفه هم كه این روزها پیشتاز ورود حزبی به انتخابات شده است. با همه دیدار می‌كند. از وزیر خارجه تا بزرگان جامعتین. اعلام هم كرده است كه با نامزد حزبی به میان می‌آید. اعلام كرده‌‌اند تا به حال به ١٠ گزینه رسیده‌‌اند و از برخی مانند اسدالله بادامچیان و آل‌اسحاق هم نام برده می‌شود. اگرچه دبیركل حزب، نبی حبیبی، فعلا این گزینه‌ها را رد كرده است. ژنرال‌های اصولگرا چه حزبی و چه غیرحزبی كم نیستند و تعداد افرادی كه بالقوه نامزدی آنها برای ریاست‌جمهوری محتمل باشد زیاد است و پاشنه آشیل اصولگرایان هم دقیقا همین‌جاست. از محسن رضایی كه اعلام كرده است این بار نامزد نمی‌شود تا ضرغامی، رئیس سابق صداوسیما، باهنر، حداد عادل، ابوترابی‌فرد، پورمحمدی، احمد توكلی، وزرای سابق احمدی‌نژاد، برخی نمایندگان اصولگرا و… .
سرنوشت بدنه رأی احمدی‌نژاد
نكته مهم دیگری كه تراز رأی اصولگرایان را در انتخابات آتی تعیین می‌كند، بدنه رأی محمود احمدی‌نژاد است.بدون حضور احمدی‌نژاد، سرنوشت این بدنه رأی آماده چه خواهد شد و به سبد چه جریان یا چه افرادی ریخته خواهد شد؟ بدنه رأیی كه لزوما و اصولا پایگاه اصولگرایی ندارد و حتی با برخی چهره‌ها و جریان‌های اصولگرا به‌شدت در تعارض است، اما در جاهایی با آن همپوشانی دارد. كانال تلگرامی حامیان احمدی‌نژاد، چندی قبل در مطلبی كه مایه طنز آن مشهود بود، خواسته بود حامیان احمدی‌نژاد از نامزدی محمدجواد لاریجانی حمایت كنند! حجت‌الاسلام محسن غرویان، معتقد است بخشی از حامیان جدی احمدی‌نژاد شاید مصداق را عوض کرده و روی جلیلی تمركز كنند. او حتی این احتمال را مطرح كرده كه با وجود تعارضات جدی آنها با فردی مانند قالیباف شاید بخشی از آنها روی فردی مثل آقای قالیباف تمرکز کنند. این احتمال دوم البته درباره حامیان جدی او چندان محتمل نیست و بیشتر ناظر بر بدنه رأی خاكستری احمدی‌نژاد است. غرویان گفته است رفتار دیگری که می‌توان برای این طیف پیش‌بینی کرد این است که سراغ چهره‌های جدیدی مثل زاکانی یا ضرغامی بروند.
 صادق زیباكلام هم به روزنامه اعتماد گفته بود كه احمدی‌نژاد بین ١٠ تا ١٥ میلیون رأی دارد و بخش عمده‌ای از آن به جیب اصولگرایان می‌رود: «بخشی احتمالا به جیب آقای ضرغامی و افرادی از این دست و بخشی هم به جیب نامزدی كه رسما از طرف جبهه پایداری معرفی شود. درعین‌حال نكته‌ای جامعه‌شناختی هم باید درباره آن ١٠ تا ١٥ میلیون رأی احمدی‌نژاد بگویم؛ این آرا مخصوص به خود احمدی‌نژاد و شخصیت و كاریزمای مخصوص خودش است. آن ١٠ تا ١٥ میلیون علاقه به شخص احمدی‌نژاد دارند. ‌ای بسا اگر آقای احمدی‌نژاد بگوید كه هر كسی كه می‌خواست به من رأی دهد به مثلا آقای ضرغامی رأی دهد، این تعداد به ضرغامی رأی ندهند. برای اینكه اصلا كاریزمای ضرغامی را با كاریزمای احمدی‌نژاد نمی‌توان مقایسه‌ کرد؛ خیلی دشوار است بخواهیم برآوردی جدی كنیم كه سبد رأی آقای احمدی‌نژاد به كدام سمت‌و‌سو خواهد رفت». ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا هم به تابناك گفته: «كسانی هستند که علاقه وافری صرفا به شخص آقای احمدی‌نژاد دارند و نه به کس دیگری. آنها به کاندیدای اصلاح‌طلبان که قطعا رأی نمی‌دهند و به کاندیدای اصولگرایان هم به دلیل ناراحتی‌شان اصلا رأی نخواهند داد. هرچند این تعداد اقلیت کمی خواهند بود».
منبع: شرق