دومین مینی بوس حامل زنان کارگر روزمزد باغ های مرکبات مازندران در حالی به فاصله کمتر از دو ماه واژگون شد و تمامی سرنشینانش را زخمی کرد که همانند گذشته هیچ تاثری را بر نیانگیخت و مورد توجه کمتر رسانه ای قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار ایرنا، شاید تحمل درد و رنج دیده نشدن در جامعه هم مانند نداشتن نان آور برای خانه بخشی از سرنوشت این زنان است که باید در گرگ و میش هوای بامدادی به سر کار بروند و با تاریک شدن هوا به خانه برگردند.
این زنان، تابستان ها قربانی گرما و شرجی طاقت فرسای هوا هستند و در فصل سرد سال هم باید سوز تیغ سرما را از بامداد تا شامگاه در دست و صورتشان تحمل کنند تا بتوانند لقمه نانی برای جمع خانواده فراهم نمایند.
چهره این زنان نه تنها برای مازندرانی ها، که برای مسافران و گردشگران نیز باید آشنا باشد، زنانی که سرویس ایاب و ذهاب بیشترشان نیسان های آبی رنگ بی چادر یا با چادر در فصل گرم و سرد سال است و هر بامداد و شامگاه در میان خودروهای رنگارنگ مسافران و مجاوران در حال تردد در جاده های اصلی، چون نقطه ای بر بوم سفید قابل تشخیص هستند.
سمیه ، بانوی ۵۰ ساله بابلی یکی از این زنان است که سختی های روزگار و اجبار زمانه برای تامین معیشت فرزندان او را به کارگر روزمزد فصلی تبدیل کرده است. سمیه از ۱۰ سال پیش که همسرش را به خاطر بیماری سرطان از دست داده، مردانه برای کار کردن و تامین هزینه زندگی کفش و کلاه کرد و این روزها به ‘ خاله سمیه ‘ دهها زن کارگر دیگر تبدیل شده است.
این زنان هر روز در فصل برداشت مرکبات از روستاهای اطراف بابل با مینی بوس یا خودروی وانت و گاهی حتی کامیون به باغ های قائمشهر می روند تا معیشت خانواده اشان را تامین کنند.
میوه چینی ، سبزی چینی ، نشای برنج، وجین مزارع و دهها شغل دیگر کارگری در مازندران، بیشتر وابسته به وجود این زنان است که در تمامی مناطق استان در تمامی فصل سال کم و بیش قابل مشاهده هستند.
آمار جامعه کارگری زنان روزمزد در مازندران نه تنها با توسعه تکنولوژی و کاربرد آن در کشاورزی کمتر نشده، بلکه تفاوت فاحش دستمزد درخواستی مردان برای کار مشابه سبب شده است تا کارفرمایان برای به کارگیری زنان بیشتر ترغیب شوند.
این زنان کارگر فصلی و روزمزد از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستند؛ نه بیمه کاری دارند و نه از بیمه در مقابل سوانح برخوردارند. ساعات کارشان را کارفرمایان بسته به آز و طمع خودشان تعیین می کنند، استراحت در ساعات کاری برایشان خط قرمز است و تهیه خورد و خوراک در طول کار ۱۰ تا ۱۲ ساعته روزانه هم با خودشان است که باید از محل دستمزدی که حدود یک سوم دستمزد مردان است، تامین کنند.
با همه این مشقات و سختی ها، واژگونی مینی بوس و چپ کردن نیسان آبی حامل زنان کارگر را باید به حساب بداقبالی آنان گذاشت که حتی به اندازه یک تصادف معمولی خودروهای گران قیمت در عصر فضای مجازی و شبکه اجتماعی برای کاربران و مخاطبان تاثر برانگیز نمی شود.
واژگونی مینی بوس حامل کارگران زن در گلوگاه که پنجم دی ماه اتفاق افتاد و براثر آن ۱۴ کارگر زن که همگی بین ۲۰ تا ۴۸ سال سن داشتند به همراه تنها مردی که راننده مینی بوس بود زخمی شدند، از جمله این حوادث است که کمترین واکنش رسانه ای را به دنبال داشت.
زنان سرنشین مینی بوس همگی از کارگران باغ مرکبات بودند که هنگام بازگشت از کار پرتقال چینی دچار این حادثه شدند و این دومین حادثه واژگونی مینی بوس حامل زنان کارگر روزمزد در مازندران طی کمتر از دو ماه گذشته بود.
بیست و هشتم آبان ماه امسال هم واژگونی یک دستگاه مینی بوس به داخل کانال آب در حاشیه جاده اسلام آباد شهرستان میاندرود سبب زخمی شدن ۲۴ تن از سرنشینان آن شد که تمامی آنها به جز راننده زن بودند.
مصدومان آن حادثه هم تمامی زنانی بودند که از کار نارنگی چینی در باغ های منطقه به خانه هایشان باز می گشتند.
** فقدان آگاهی، مهم ترین مشکل زنان کار در مازندران
مدیرکل امور بانوان استانداری مازندران در باره مصائب این زنان به خبرنگار ایرنا گفت: متاسفانه بانوان کارگر روستایی به واسطه زندگی در روستاهای دور دست استان و عدم دسترسی به منابع اطلاعاتی، از حقوق کار و حقوق خود بی خبر هستند.
سمیه قاسمی طوسی افزود: در حوزه بانوان و کار، قوانینی وجود دارد که از حقوق زن و کارگر دفاع می کند، اما از آنها عملا در مازندران و بسیاری از استان های دیگر استفاده ای نمی شود.
وی گفت: دولت هم تاکنون برای محرومیت زدایی و هم در حوزه اشتغال زایی طرح های خوبی را به اجرا گذاشته است که می توان از سوی نهادهایی همچون بهزیستی ، کمیته امداد، اداره کار و دیگر نهادهای اجرایی و حمایتی به آن دست یافت.
مدیرکل امور بانوان استانداری مازندران به پرداخت تسهیلات خود اشتغالی به زنان روستایی در زمینه های مختلف از جمله گردشگری ، پرورش دام و ماکیان، صنایع دستی و کشاورزی اشاره کرد و گفت: با توجه به برخورداری بسیاری از بانوان استان از این طرح ها ، اما هنوز زنانی در استان هستند که به دلیل فقدان آگاهی تن به کارگری روزمره با کمترین دستمزد می دهند.
وی افزود: با توجه به سابقه طولانی و چندین دهه ای این مدل از کار زنان در استان مازندران، اما هیچگونه ساماندهی ، چاره اندیشی و ضوابط قانونی برای جلوگیری این شکل از فعالیت اقتصادی بانوان نشده است.
قاسمی طوسی با تاکید بر پایین بودن سطح امنیتی فعالیت این دسته از زنان در استان مازندران، گفت: باید دستگاههای متولی برای ساماندهی این مشکل پای کار بیایند و امور بانوان استانداری با جدیت به دنبال راهکار درست برای جلوگیری از ادامه وضعیت موجود و یا ساماندهی این شکل از فعالیت بانوان است.
مدیرکل امور بانوان استان مازندران بر استفاده از ظرفیت های محلی همچون بخشداری ها و دهیاری ها برای آگاهی بخشی زنان کار تاکید کرد و گفت: دهیاری ها و بخشداری ها به عنوان نزدیک ترین نهاد های اجرایی و خدماتی بیشترین تماس را با این قشر دارند و می توانند بیشترین تاثیر را داشته باشند.
طوسی توجه رسانه ها برای آگاهی بخشی به این قشر را نیز مهم عنوان کرد و گفت: رسانه ها می توانند با آگاهی سازی زنان از حقوق و امتیازات خود، آنان را نسبت به کارهای استثمار گونه مطلع سازند و امکاناتی که دولت برای توانمند سازی آنان ارائه می دهد را در اختیارشان بگذارد.
** پایان شرایط استثمارگونه کارگری زنان با اندکی تدبیر
یک کارشناس مطالعات زنان و خانواده نیز به خبرنگار ایرنا گفت: ورود بانوان به عرصه تولید محصولات سالم کشاورزی در مازندران با سرمایه گذاری آموزشی دولت از طریق اجرای طرح ارتقای مهارت های شغلی زنان روستایی آغاز شده است اما توسعه اشتغال زنان روستایی نیازمند همراهی کارآفرینان و ایده های نو می باشد.
مریم محمدی افزود: مازندران با تولید ۷۲ نوع محصول یکی از قطب های مهم تولید محصولات کشاورزی در کشور است و ظرفیت فراوانی برای راه اندازی کسب و کارهای مربوط به این صنعت از جمله خشک سازی میوه ها، کارخانه های کمپوت سازی و آب میوه و غیره دارد و می تواند اولویت توجه کارآفرینان قرار گیرد که با توجه به عدم لزوم تخصص یا دانش حرفه ای می توانند زنان روستایی را به کار بگیرند.
محمدی با اشاره به لزوم استقبال از کارآفرینان غیربومی و رفع محدودیت ها در این زمینه در روستاها ادامه داد: متولیان ارائه تسهیلات خوداشتغالی و کارآفرینی بویژه در مناطق روستایی می توانند با استقرار الزاماتی و مشوق هایی مبنی بر به کارگیری زنان خود روستا در طرح اشتغالزایی زمینه های توسعه فعالیت زنان روستایی را فراهم کنند.
وی گفت: به عنوان مثال در طرح های گردشگری از جمله بوم گردی ها و یا اقامتگاه ها می توان از ظرفیت زنان روستایی که خود گنجینه ای از سنت ها و آداب و رسوم از جمله در آشپزی و یا پخت و پز انواع ترشیجات و غیره هستند، نان پزی در برابر گردشگران و معرفی میراث معنوی منطقه استفاده کنند.
محمدی طراحی و ساماندهی بازارچه های محلی روستایی و استفاده اصولی و قاعده مندتر ظرفیت زنان در این بخش را نیز از دیگر نمونه های رهایی زنان روستایی از وضعیت استثمارگونه کارگری امروز برشمرد.
به گفته او نظام مندی زنان کارگر روزمزد روستایی که روز به روز هم با توجه به شرایط اقتصادی بر تعداد آنها افزوده می شود، همچنین می تواند در قالب راه اندازی شرکت های خدماتی تحت نظارت و با مجوز و معرفی از سوی آنها به کارفرمایان با کاهش تعرفه های عضویت در این شرکت ها باعث جلوگیری از سوء استفاده کارفرمایان و واسطه ها شود.
گزارشی از : شقایق نائیجیان