نشریه «نشنال اینترست» با اشاره به جنگ لفظی میان ترامپ و روحانی اشاره می کند که خطر اشتباه محاسباتی نشنال اینترست: تهدید ایران برای بستن تنگه هرمز می‌تواند به خطری واقعی برای آمریکا تبدیل شوداکنون بیش از هر زمان دیگری است.
به گزارش آفتاب‎نیوز؛ این نشریه با اشاره به این که روحانی اخیرا امریکا را تهدید کرد در صورتی که اجازه صادرات نفت ایران را ندهد، تهران نیز در اقدامی تلافی‌جویانه تنگه هرمز را خواهد بست و اجازه حمل و نقل کشتی‌های نفتی را نخواهد داد، می‌نویسد: «این تهدیدات و جنگ لفظی پس از خروج امریکا از برجام افزایش یافته است. طرفداران برجام آن توافق را مانعی بر سر راه افزایش خطر جنگ می دانستند. اظهارات اخیر روحانی این استدلال آنان را تایید می‌کند که حضور امریکا در برجام بازدارنده بروز جنگ میان دو کشور بود. اکنون تهدید روحانی نگرانی‌ها را افزایش داده است. اما چرا باید این تهدیدات را جدی گرفت؟ تهدید ایران به بستن تنگه هرمز موضوع تازه‌ای نیست. در سال ۲۰۱۲ میلادی زمانی که رویارویی دولت اوباما با ایران در جریان بود، ایران تهدید کرد که تنگه هرمز را خواهد بست و مانور نظامی در آن منطقه برگزار کرد. یک سال بعد اما تمام طرفین به توافق هسته‌ای رضایت دادند. در سال ۲۰۰۸ میلادی، سردار «محمد علی جعفری» فرمانده سپاه در واکنش به خطر حمله نظامی از سوی امریکا و اسرائیل تهدید کرد که تنگه هرمز بسته خواهد شد. در طول جنگ در فاصله سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ میلادی میان ایران و عراق نیز هراس از بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران افزایش یافت. ایران در بخشی از استراتژی خود آن منطقه را مین‌گذاری کرد. ایران تهدیدات خود برای ایجاد مانع در خلیج فارس را عملی کرد که به درگیری با نیروهای امریکایی در تابستان ۱۹۸۷ میلادی انجامید و در بهار سال ۱۹۸۸ میلادی در نهایت خاتمه یافت. به غیر از حوادث دهه ۸۰ میلادی هیچ یک از رویدادهای مرتبط، به درگیری نظامی منجر نشدند. رفتار و گفتار ایران درباره تنگه هرمز ابزار مدیریت بحران توسط آن کشور است».
این نشریه در ادامه می افزاید: «هشتاد و پنج درصد از واردات ایران از طریق تنگه هرمز است و صادرات نفت از آن تنگه برای دولت ایران مهم است. واقعیت آن است که تهران تنها در صورتی که هیچ گزینه دیگری نداشته باشد از گزینه بستن تنگه هرمز استفاده می کند. پس چرا تهران همچنان به تهدیدات خود در این باره ادامه می دهد»؟‌
«نشنال اینترست» می‌نویسد: «ایران با تهدید به بستن یک ابراهه حیاتی که خلیج را فارس با جهان مرتبط می‌سازد و یک سوم از نفت جهان از آن جا عبور می کند، می خواهد سایرین را از بروز بحران اقتصادی و خطر جنگ بترساند. این موضوع نه تنها باعث افزایش قیمت انرژی به دلیل اختلال در عرضه می‌شود بلکه بر دیدگاه جهانی نیز تاثیرگذار است و سبب می شود تا ایران بتواند افکار عمومی را از خطوط قرمز ترسیمی امریکا محرف سازد. با توجه به تعداد کشورهایی که به نفت خاورمیانه وابسته هستند، تهران می‌تواند نشان دهد که امریکا از ایجاد بحران با ایران پشیمان خواهد شد و این موضوع به ضرر سایرین است».