این روزها به واسطه زلزله حزن‌انگیز کرمانشاه بخش قابل توجهی از چهره‌های مردمی اعم از هنری، ورزشی و سیاسی تلاش می کنند بخشی از مشکلات هموطنان زلزله زده را حل کنند و تا اطلاع ثانوی مشکل عمده کشور رفع نیازهای هموطنان عزیز است. در این شرایط، آیا اولویت کشور بست نشینی آقایان است؟
غلامعلی دهقان*- احمدی‌نژاد و دوستان لایه اولش بار دیگر ما را به عهد قجر برده و خاطره بست‌نشینی را برایمان تازه کرده‌اند. آنان در حرم عبدالعظیم حسنی بست نشستند تا آخرین برگ خود را هم رو کنند.
آنچه در سخنان اخیر احمدی‌نژاد مشهود بود؛ حمایت بی‌کم و کاست از دوستان درجه یکش بود. او نمی‌خواهد قبول کند آنان هم می‌توانند خطا داشته باشند و باید در دادگاه محاکمه شوند.
او درحالیکه سالیان پیش رقبای خود را “قانون‌گریز” معرفی می‌کرد؛ امروز نشان داد مرگ خوب است اما برای همسایه.
او که در برابر اتهامات منسوب به رقبای خود سکوت می کرد؛ امروز صراحتا اعلام می کند از دوستانش تا پای جان حمایت می‌کند. دلسوزی “مرد تناقض ها” برای یارانش است و قانون را برای دیگران می خواهد؛ نه برای خود و دوستانش.
در دوره قاجار و پیش از آن پدیده بست نشینی درحالی صورت می گرفت که فرد یا افرادی ناامید از نظام مستقر به ایفای حق خود از طریق بست نشینی می پرداختند.
 پرسش اساسی این است که آیا احمدی‌نژاد و دوستانش از نظام مستقر عبور کرده اند؟
این روزها به واسطه زلزله حزن‌انگیز کرمانشاه بخش قابل توجهی از چهره‌های مردمی اعم از هنری، ورزشی و سیاسی تلاش می کنند بخشی از مشکلات هموطنان زلزله زده را حل کنند و تا اطلاع ثانوی مشکل عمده کشور رفع نیازهای هموطنان عزیز است. در این شرایط، آیا اولویت کشور بست نشینی آقایان است؟
واقعیت این است مسبب حوادث ۸۸ این بار می‌خواهد نقش مباشر را بازی کند. اما او این بار اشتباه می‌کند. وی نه پایگاهی در ساخت قدرت دارد و نه پایگاهی در میان مردم. او فقط چند روزی جاروجنجال می‌کند و قانون هم کار خودش را.
*عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه
منبع: راهبرد