شاید این ۴۸ ساعت آقای شریعتمداری را به این نتیجه برساند که ۲۴ سال مدیریت کیهان کافی است و بهتر است به موسسه ای متعلق به خودش منتقل شود و هزینه نوشته ها و مواضع خود را به نظام بار نکند.

عصر ایران؛ سروش بامداد- امروز شنبه ۲۰آبان ۱۳۹۶ خورشیدی در تاریخ مطبوعات ایران ثبت خواهد شد. زیرا امروز نشانی از روزنامه «کیهان» بر دکه مطبوعات و نیز نقل تیترهای ضد دولتی و متهم کردن و تهدید این و آن در فضای مجازی نبود.

با شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و حکم دادستانی عمومی و انقلاب تهران امروز و فردا کیهان در توقیف است چرا که تیتر و مطلبی بر خلاف مصالح و روابط منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد و بیم آن می رفت ادعا یا آرزوی این روزنامه درباره پیش بینی حمله موشکی به فلان شهر یا کشور حاشیه خلیج فارس به دستگاه های رسمی نسبت داده شود و شرّی دامن گیر برپا کند.

پیش از کیهان البته ده‌ها و صدها نشریه به محاق توقیف گرفتار آمده و غالبا هم هیچ گاه مجال انتشار نیافتند و در این قیاس توقیف دو روزه چندان آسیب رسان به نظر نمی آید اما چرا این توقیف دو روزه تا این اندازه پرسر و صدا شده است؟

دلیل اول این است که کیهان خاصه در دوره ۲۴ سال مدیریت آقای شریعتمداری خواستار توقیف نشریات و روزنامه نگاران بسیاری شده یا خطایی را چنان بزرگ نمایی می کرده که به مجازاتی بینجامد و روزی نبوده ونیست که علیه یک فعال سیاسی یا یک سایت یا یک نشریه و حتی یک فیلم یا کتاب یا تئاتر مطلب ننویس، تا جایی که شنیدم روزنامه نگاری درصدد بود دایره المعارفی از انواع تهمت ها و الفاظ سخیف که برای سیاست مداران و نویسندگان و هنرمندان به کار برده تهیه کند: ساواکی، مزدور، خائن، وابسته و ده ها صفت دیگر مثل نقل و نبات از دهان و قلم جناب حسین شریعتمداری بر صفحات کیهان می ریخت و مرده و زنده هم تفاوت نداشت تا جایی که وقتی به جنازه دکتر یزدی فحش نداد خیلی ها تعجب کردند.

درست است که در سال های اخیر، کیهان تأثیر گذاری گذاشته را از دست داده و نوشته های آن الزاما به پرونده سازی نمی انجامد اما شیوه خود در اتهام افکنی و برچسب زنی را رها نکرده و کارنامه ۲۴ ساله مالامال از این گونه موضع گیری هاست و اگر هم مراجع رسمی کاری نداشته اند کیهان رها نمی کرده است.

افسانه ای که باطل شد؛ کیهان مساوی با نظام نیست

از این منظر قربانیان پرشمار کیهان در قبال غیبت دو روزه این نازنین پرخاشگر احساس دو گانه ای دارند. از یک سو احساس می کنند بد نیست خود نیز طعم توقیف را بچشد و حداقل از موضع کل نظام و حکومت بر این و آن نتازد و انگ نزند. از جانب دیگر با خود می گویند در دفاع از آزادی بیان نمی توان استثنا قایل بود و کیهان ضد رسانه های دموکراتیک و مستقل را هم در بر می گیرد. شاید هم با خود زمزمه کنند که کیهان در تعریف رسانه به مفهوم مصطلح نمی گنجد وبیشتر بولتن است و توقیف دو روزه آن را در چارچوبی متفاوت باید ارزیابی کرد.

دلیل دوم این است که اگر حکم توقیف کوتاه مدت در سال ۸۲ و پس از تحصن نمایندگان مجلس ششم را مستثنا کنیم دیگرهرگز سابقه نداشته است. اعتصاب ۳ یا ۴ روزه در مهر۱۳۵۷ و نیز ۶۲ روزه در فاصله ۱۴ آبان تا ۱۶ دی ۵۷ و ماجرای درگیری انجمن اسلامی کارگری با تحریریه در بهار ۵۸ بوده اما توقیف به این صورت تقریبا بی سابقه است.

اگر هم به سه بار توقیف در سال ۱۳۲۲ و دوره پایه گذاران آن – مصطفی مصباح زاده و عبدالرحمان فرامرزی- اشاره نمی کنیم به این خاطر است که « کیهان شریعتمداری» اگر چه در غرفه های نمایشگاه مطبوعات نسخه های روزهای انقلاب را نمایش می دهد اما در واقع روزنامه دیگری است که نه تنها با پیش از انقلاب که با همه اسلاف خود در سال های پس از انقلاب هم متفاوت است و می توان گفت کیهانِ شریعتمداری قدمتی ۲۴ ساله دارد کما این که به جز دوره مهدی نصیری بقیه را می نوازد . از این رو یگانه سابقه توقیف در این دوره را همان ماجرای تحصن باید دانست وبه خاطر اتهامی که دیگر قابل اغماض نبود.

اهمیت توقیف دو روزه کیهان اما از منظری دیگر است.  کیهان و حسین شریعتمداری خود را مرادف و مساوی و مساوق نظام می دانستند و می دانند و با نگاه امنیتی ایران و دنیا را تحلیل می کنند و این که با اتهام امنیتی و با حکم قضایی توقیف شود این انگاره را باطل می کند.

کیهان به این می بالید که از موضع قدرت و کلیت انقلاب و نظام سخن می گوید و توقیف ناپذیر است اما این اتفاق حاوی و حامل این پیام است که کیهان هم یک روزنامه است و اتفاقا به خاطر انتساب خود باید بیشتر ملاحظه کند.

توقیف، اما تلخ است ولو روزنامه حامی توقیف و بگیر و بند گرفتار شده باشد. توقیف نباید اسباب خرسندی باشد ولو نهادهای امنیتی و قضایی را چاره ای دیگر درقبال این همه سم پراکنی و یأس آفرینی باقی نمانده باشد و ولو بسیاری از اصحاب فکرازآن زخم خورده باشند.

با این همه از این منظر که تنها از زبان خود و همفکران سخن بگوید به نفع رقابت های سیاسی است و شاید این ۴۸ ساعت آقای حسین شریعتمداری را به این صرافت و نتیجه بیندازد که ۲۴ سال مدیریت کیهان کافی است و بهتر است به موسسه ای که واقعا متعلق به خودش باشد منتقل شود و هزینه های نوشته ها و موضع گیری های خود را به نظام بار نکند.