پژوهش های مراکز بهزیستی استان نشان می دهد که در ۸۸ درصد طلاق های مازندران، نارضایتی والدین نقش داشته است.
ونگ وا، سرویس اجتماعی فاطمه نوری: طلاق با شتاب و سرعت بالایی در حال افزایش است؛ پدیدهای که رواج آن در جامعه پیامدهای جبرانناپذیری به همراه دارد و از نظر اسلام نیز منفورترین کارها به شمار میآید. حس تنوعطلبی و زرق و برق موجود در زندگی افراد سبب اختلاف خانوادهها و توافق آنها برای مراجعه به دادگاه و درخواست طلاق میشود. همچنین تغییر سبک زندگی، فشار اقتصادی، رابطه ضعیف در ارتباط عاطفی زن و شوهر، مسائل رفتاری و گاه پزشکی و جنسیتی از دلایل بروز این پدیده ناپسند و مذموم هستند.
اجرای درست آموزههای دینی، در ایجاد شرایطی برای بهبود و گسترش فرهنگ ازدواج آرمانی نقش بسزایی دارد. پیروی از این آموزهها احساس مسئولیت متقابل به همراه درک لازم در محیطی جدید با سلیقههای مختلف مدیریتی را میطلبد و مستلزم آموزش در همه زمینههای پیش از ازدواج و رسیدن به بلوغ کافی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. این امر از سستی بنیان خانواده نیز جلوگیری به عمل میآورد. «مجتبی مقدسی» کارشناس حقوق قضایی و وکیل پایه یک دادگستری، به چند پرسش شمال آنلاین درباره چالش جدی و روزافزون طلاق پاسخ داده است.
- با توجه به ارتباط شما با پروندههای خانوادگی، از مهمترین دلایل طلاق در پروندههایی که به شما ارجاع داده میشود چیست؟
نداشتن شناخت کافی زوجهای جوان از یکدیگر مهمترین عامل طلاق در جامعه است. همچنین منطبق نبودن سطوح فرهنگی، خانوادگی، مسائل مذهبی، شرایط اقتصادی یا دخالت اطرافیان و ناباروری هم در کنار اعتیاد و خیانت تاثیر فراوانی در طلاق دارند. چارهاندیشی علمی و فنی با تلفیقی از آموزههای دینی در کنترل و کاهش این بحران عظیم مؤثر خواهد بود. طی چند سال اخیر با اجباری شدن ارجاع پروندههای خانوادهها در ابتدای بروز اختلاف به مراکز مشاوره گامی مؤثر برداشته شده که کاهش معادل ۱٫۹ درصدی در منجر شدن اختلافات به طلاق را نشان میدهد.
- با توجه به ویژگیهای فرهنگی زندگی مردم مازندران، نقش دخالتهای والدین برای افزایش میزان طلاق در مازندران را چگونه ارزیابی میکنید؟
بدون تردید داشتن مهارت کافی و استقلال در اتخاذ تصمیمات زندگی بدون دخالت والدین در حل بحران احتمالی طلاق تاثیر بسزایی دارد. شاید نداشتن رضایت والدین از ازدواج مهمترین رکن این عامل باشد که بستگی به فرهنگ، جامعه و خانوادهها دارد. پژوهشهای مراکز بهزیستی استان نشان از این دارد که در ۸۸ درصد از طلاقها در دادگاههای مازندران نارضایتی والدین نقش داشته است.
- آیا اطلاعاتی از بیشترین چالشهای حقوق و خانواده در مازندران بر اساس آمار وجود دارد؟
بیشترین مراجعات و حجم پروندهها به محاکم قضایی و درخواست طلاق توافقی در بین جوانانی است که سالهای نخست زندگی را میگذرانند. بارزترین دلیل این مشکلات هم روابط پیش از ازدواج آنهاست. امروز بیشتر جوانان با دوستیهای قبلی و بدون شناخت آگاهانه و تاثیر عوامل مؤثر آن در دوام زندگی با دخیل کردن احساسات تشکیل خانواده میدهند.
زوجهای جوان بعد از گذشت مدتی از آغاز زندگی در برخورد با ریشههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به نقش خود برای تحکیم خانواده، قادر به مدیریت نیستند و برای رفع بحرانهای مقطعی به دادگاه مراجعه میکنند. بنابراین بیشترین آمار پروندههای موجود مطالبه مهریه و طلاق موافقی است. اجرای طرح جامع کاهش طلاق و آسیبشناسی علمی و تداوم آنها در این زمینه سبب کاهش طلاق در جامعه خواهد شد.
- آمار طلاق مازندران بیشتر در میان خانوادههای مرفه وجود دارد یا خانوادههای فقیر؟
نیمی از جمعیت استان مازندران را جوانان تشکیل میدهند. از آنجا که میانگین نرخ بیکاری استان مازندران طبق مرکز آمار ایران در سال ۹۵، ۱۲٫۴ درصد بود، بر این اساس شاهد افزایش شیوع طلاق در استان بودیم، به طوری که آمار طلاق بین سالهای ۹۴ و ۹۵ بیش از ۸ هزار ۶۰۰ مورد بوده است. به تبع آن بیشترین قربانی این ناهنجاری اجتماعی خانوادههایی هستند که ضعف اقتصادی بیشتری دارند. البته عوامل دیگری همچون انحراف هر یک از زوجین و نداشتن نیاز به روابط جنسی با شریک زندگی و نیز داشتن شریک جنسی پیش از ازدواج در بروز و شیوع طلاق نقش دارد.
- میانگین عمر زندگیهای منتهی به طلاق در مازندران چقدر است؟
بیشترین میزان طلاق در زوجهای جوان با سابقه زندگی مشترک کمتر از ۵ سال اتفاق میافتد که در رده سنی ۲۵ تا ۳۰ سال قرار دارند و معمولا هم زوجهای همسن هستند. زوجهای جوان باید در بهبود روابط عاطفی کوشا باشند.
ملاحظه آماری پروندهها در حوزههای قضایی استان نشان از وقوع بیشترین طلاق در شهرهای فریدونکنار، بابلسر و ساری دارد. گلوگاه، شرقیترین شهرستان استان، هم کمترین طلاق را دارد. ضریب آماری طلاق در کشور ۲٫۵ است. اما در مازندران ۲٫۸ ثبت شده که نشان میدهد بالاتر از میانگین کشوری است. ریشهکنی و اصلاح طلاق مستلزم چارهجویی جدی از سوی دولت است.
- مدتی است که پدیده ازدواج سفید در برخی جوانان شیوع پیدا کرده است. این پدیدهها را چقدر در از بین رفتن بنیانهای خانوادهها دخیل میدانید؟
تغییر سبک زندگی، فشار اقتصادی، نبود مسئولیتپذیری، شناخت جوانان پیش از ازدواج، تهاجم فرهنگی، تنوعطلبی جوانان، سنتهای غلط ازدواج و قوانین دشوار در طلاق در این نوع ازدواج نقش ایفا میکند. چنین رابطهای زنا محسوب میشود. برقراری ارتباط خارج از معیارهای اخلاقی دینی آسیبهای فراوانی به دختران و زنان جامعه وارد میکند که به دلیل ناپایداری این نوع ناهنجاری امنیت روانی را به مخاطره میاندازد و عمده مشکلات حادثشده بارداریهای احتمالی و تعیین تکلیف نشدن فرزندان نامشروع یا سقط جنین و مرگومیر ناشی از آن است. باید با چنین پدیدههایی برخورد و از گسترش آن جلوگیری کرد.