عده‌ای تصور می‌کردند تیم ملی مقابل کره‌جنوبی هیچ انگیزه‌ای برای بازی ندارد و اگر ببازیم یا ببریم، هیچ تأثیری بر عملکردمان نمی‌گذارد پس بازیکنان کار خودشان را انجام می‌دهند و چیزی به نام «حساسیت» در میان نیست.

روزنامه خبرورزشی نوشت: بازی که شروع شد، انگیزه بازیکنان را دیدیم و از کیفیت بالای تیم ملی کشورمان مغرور شدیم. غروری که هر روز افزایش پیدا می‌کند و دلیل اصلی آن حضور یک مربی بزرگ به نام کارلوس کی‌روش روی نیمکت است. مربی که از تیم ملی ایران یک غول ترسناک و جذاب در آسیا ساخته که فراتر از قاره فوتبال بازی می‌کند و حالا صاحب یکسری رکوردهای بزرگ جهانی شده است؛ اما کی‌روش چطور به این نقطه رسید؟

جابه‌جایی‌های کوچک و تحولات بزرگ
کارلوس کی‌روش در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران برای حضور در تیم ملی به توافق رسید و سپس در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ با ایران عقد قرارداد کرد. از آن تاریخ تا امروز دو بار به جام جهانی‌ رفتیم و افتخارات بی‌نظیری کسب کردیم که همه آن‌ها به خاطر جابه‌جایی‌های به موقع و فکر شده کی‌روش بود. او به قدری توانمند است که با هر جابه‌جایی کوچک، یک اتفاق بزرگ را رقم می‌زند.

دروازه بی‌رحمان و رحمتی
چه کسی می‌توانست دروازه تیم ملی را بدون حضور سیدمهدی رحمتی تصور کند؟ همیشه از اینکه کاپیتان آبی‌ها را نداشته باشیم، می‌ترسیدیم اما رحمان احمدی توسط کی‌روش به تیم ملی رسید و در ۳ بازی پایانی دور مقدماتی جام جهانی‌ ۲۰۱۴ هرگز دروازه‌‌اش باز نشد. با رحمان به جام جهانی‌ رفتیم. بعد از او هم علیرضا حقیقی درون دروازه تیم ملی در جام جهانی‌ ایستاد. یعنی هم خروج رحمتی از تیم ملی به موقع رقم خورد و هم خروج رحمان احمدی.

پولادی دیگر کیست؟!
وقتی مهرداد پولادی مدافع چپ تیم ملی شد، آوار انتقادات را بر سر کی‌روش خراب کردند اما در نهایت دیدیم که مهرداد در جام جهانی‌ به عنوان مؤثرترین بازیکن تیم ملی انتخاب شد. آنهایی که از این جابه‌جایی انتقاد می‌کردند، وقتی میلاد محمدی مدافع چپ تیم ملی شد نیز دست از انتقاد برنداشتند. می‌گفتند مدافع کناری باید قدبلند باشد اما عملکرد میلاد در تیم ملی با هدایت کی‌روش به گونه ای است که دیگر صدای منتقدان را نمی‌شنویم!

پورعلی‌گنجی و روزهای بزرگ
مرتضی بازیکن خوبی بود اما در پست هافبک تدافعی. کارلوس کی‌روش در یک پروسه زمانی کوتاه‌مدت تصمیم گرفت او را به پست دفاع آخر ببرد و چه اتفاق بزرگی در زندگی پورعلی‌گنجی رقم خورد. او به عنوان دفاع آخر، روزهای بزرگ خود را آغاز کرد. به چین و قطر رفت و در تیم ملی نیز به مهره‌ای اثربخش در قلب دفاع بدل شد.

دلالی با ستاره‌ها
یادتان می‌‌آید وقتی رضا قوچان‌نژاد و اشکان دژاگه به ایران آمدند تا پیراهن مقدس تیم ملی را به تن کنند، برخی از اهالی فوتبال چه تهمت‌هایی به کارلوس کی‌روش نزدند. یادتان می‌‌آید که به او گفتند سرمربی تیم ملی شده دلال بازیکنان دورگه؟ یادتان می‌‌آید که می‌گفتند شبیه به قوچان‌نژاد و دژاگه در لیگ محلات ایران هم داریم؟ امروز همه اهالی فوتبال حقیقت محض را متوجه شدند.

صدور بلیت برای جوانان
سردار آزمون در ۱۹ سالگی به تیم ملی رسید و تا امروز ۱۹ گل برای ایران به ثمر رسانده است. علیرضا جهانبخش، علیرضا حقیقی، سعید عزت‌اللهی، علی کریمی و… همگی بازیکنان جوانی بودند اما با درایت کارلوس کی‌روش در پروژه تغییر نسل قرار گرفتند و حضورشان برای تیم ملی چقدر تأثیرگذار بود. آنها، جانشین بزرگان شده‌اند و قرار است آینده فوتبال کشورمان در چارچوب تیم ملی را بسازند.

انتخاب‌های به موقع
کنار گذاشته شدن ستاره‌ها شاید برای هر کسی ناراحت‌کننده باشد اما برای کارلوس کی‌روش، موفقیت، تغییر نسل، رسیدن به یک تیم ملی جذاب و ایجاد به موقع تغییرات از هر چیز دیگری اهمیت بیشتری داشت. آندرانیک تیموریان، خسرو حیدری، فرهاد مجیدی، مجتبی جباری، هادی عقیلی، محمدرضا خلعتبری، پژمان منتظری، علی کریمی و… در مقاطعی که زمان خداحافظی بود، از لیست کی‌روش خط خوردند و بازیکنان جوان‌تر به اردو رفتند. کی‌روش قهرمان ایجاد تغییرات به موقع بود و هر جابه‌جایی او همراه با یک موفقیت تازه می‌شد. حالا یک سرمربی باهوش روی نیمکت‌مان داریم و یک تیم ملی جذاب و موفق.