بسیاری از رای دهندگان به عارف به این نیت به او رای نداده‌اند که یک گوشه بنشیند و تماشاگر اتفاقات مجلس باشد.
عصر ایران؛ مصطفی داننده- این روزها یا بهتر بگوییم این سال‌ها به هزار دلیل گفته و ناگفته عارف تبدیل به مرد در میدان جریان اصلاحات شده است. کسی که به دلیل عدم حضور بسیاری از چهره‌های شناخته شده اصلاحات امروز فرمانده در میدان اصلاحات است. او به واسطه رای 1 میلیون و 608 هزار و 926 مردم تهران راهی پارلمان شد و ریاست فراکسیون امید را به عهده گرفت. در کنار فراکسیون امید او ریاست شوراي عالي اصلاح‌طلبان را نیز به عهده دارد.

رای میلیونی مجلس و تبدیل شدن به نفر اول جریان اصلاحات در سپهر سیاست ایران، سیل انتظارها را به سمت عارف روانه کرد. همه از عارف انتظار دارند که یک گلادیاتور تمام عیار باشد. کسی که نطق کند. رایزنی کند. فریاد بزند.

عارف اما آرام است و این آرامش و سکوت او صدای رای دهندگان و بخشی از جریان اصلاحات را بلند کرده است.

رییس فراکسیون امید در آخرین گفت‌وگوی خود در واکنش به این اعتراض‌ها با بيان اينكه هيچ‌گاه در مجلس سكوت نكرده‌ام، گفت: «حضور من در مجلس بيشتر صرف مديريت فراكسيون اميد مي‌شود اما گاهي تصميمات لحظه‌اي و فوري بايد در مجلس گرفته شود كه من احساس مي‌كنم وظايف من در اين بخش است.»

عارف علامت سوال بزرگ مجلس دهم

رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی دولت روحانی نشان داد که عارف در رایزنی‌های سیاسی موفق بوده است اما به نظر می‌رسد کسانی که به او رای داده‌اند از معاون اول دولت اصلاحات انتظار دارند مرد اول پارلمان باشد نه مرد ساکت مجلس باشد.

سکوت عارف اما می‌تواند دلیل‌های گوناگونی داشته باشد. اولین آن می‌تواند به شخصیت او برگردد. عارف ذاتا انسان آرامی است و از یک سیاستمدار آرام نمی‌شود انتظار داشت برون‌گرا باشد. عارف چه در مجلس باشد و چه در دولت و چه در هر نهاد دیگری همین است.

دومین دلیل آن را می‌توان در انتظار عارف از مجلس دانست. آنگونه که از شواهد پیداست عارف به دنبال ریاست مجلس بوده است و الان بعد از گذشت چندین ماه از آغاز مجلس دهم همچنان از شرایط بوجود آمده دلخور است. در این میان باید به نکته قابل توجهی اشاره کنیم. بسیاری از نمایندگان موثر مجلس در قبل و بعد از انتخابات هیچگاه رییس مجلس نبوده‌اند. دکتر مصدق، آیت‌الله مدرس و محمد تقی بهار در دوران پهلوی رییس مجلس نبودند اما تاثیر بسزایی در آن دوران داشتند و نام خود را در تاریخ ماندگار کردند. بعد از انقلاب هم بودند افرادی که رییس مجلس نبودند اما پارلمان بر روی انگشت آنها می‌چرخید.

آیت‌الله طالقانی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نفر اول مردم تهران شد. او با اینکه به راحتی می‌توانست به کرسی ریاست مجلس تکیه بزند حتی حاضر نشد بر صندلی‌های قرمز مجلس تکیه بزند و بر روی زمین نشست.

تمام این افراد نشان داده‌اند که اگر می‌خواهی موثر باشی احتیاجی نیست حتما رییس باشی. در همین مجلس‌های اخیر ایران علی مطهری به خوبی این معنا را نشان داد.

انتظار مردم از عارف همین است که او به جای علی مطهری و یا مسعود پزشکیان بار مجلس را به دوش بکشد. قطعا بسیاری از رای دهندگان به عارف به این نیت به او رای نداده‌اند که یک گوشه بنشیند و تماشاگر اتفاقات مجلس باشد.

حضور عارف در نمایشگاه مطبوعات با اعوان و انصار بی‌شمار نشان می‌دهد که او برای خود جایگاهی فراتر از نمایندگی مجلس تعریف کرده است. در حالی که او نماینده مردم است مانند دیگر نمایندگان. آنگونه که از شواهد پیداست نماینده مردم تهران منتظر یک اتفاق بزرگ است و اتفاقی که شاید در سال 1400 اتفاق بیفتد.

به نظر می‌رسد رای دهندگان به عارف از او می‌خواهند تغییر رویه بدهد. تهرانی‌هایی که به معاون اول دولت اصلاحات رای داده‌اند از او نمی‌خواهند عارفانه سیاست ورزی کند. در فضای سیاسی باید سیاسی بود.