ایران منابع طبیعی فراوانی دارد و ۷۰ درصد از جمعیت آن کشور که پس از انقلاب متولد شده‌اند تحصلیکرده هستند و نیروی کار ماهری قلمداد می‌شوند. بدیهی است که انتظار می‌رود ایران یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی در خاورمیانه و شمال افریقا در پنج سال آینده را داشته باشد؛ در حدود ۴ تا ۴.۵ درصد رشد سالانه.
 شبکه خبری «العربیه» با انتشار گزارشی ضمن مقایسه وضعیت ایران و چین می‌نویسد که برخلاف گمانه‌زنی‌های ایران چین بعدی خواهد شد؟/سریع‌ترین رشد اقتصادی در انتظار ایرانصورت گرفته پس از توافق هسته‌ای، ایران به چین دوم تبدیل نخواهد شد.

به گزارش آفتاب‌نیوز؛ این شبکه خبری می‌نویسد: «ایران یک قدرت بزرگ در خاورمیانه است. جمعیتی ۸۰ میلیون نفری دارد و با توان نظامی قدرتمند. ایران سومین اقتصاد در خاورمیانه و شمال آفریقا پس از ترکیه و عربستان سعودی است. ایران درآمد ناخالص داخلی‌اش بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار بوده است. ایران دارای رتبه دوم در جهان از نظر دارا بودن گاز طبیعی پس از روسیه است و در زمینه تولید نفت خام پس از ونزوئلا، عربستان سعودی و کانادا در رتبه چهارم قرار دارد. ایران منابع طبیعی فراوانی دارد و ۷۰ درصد از جمعیت آن کشور که پس از انقلاب متولد شده‌اند تحصلیکرده هستند  و نیروی کار ماهری قلمداد می‌شوند. بدیهی است که انتظار می‌رود ایران یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی در خاورمیانه و شمال افریقا در پنج سال آینده را داشته باشد؛ در حدود ۴ تا ۴.۵ درصد رشد سالانه. تا سال ۲۰۲۰ میلادی نیز ایران تولید نفت خود را از ۳.۸ میلیون بشکه در روز به ۵ میلیون بشکه افزایش خواهد داد. با وجود تصویر خوبی که از امکان گسترش کسب و کار و سرمایه‌گذاری خارجی ایران وجود دارد اما هنوز هم موانع جدی بر سر راه پیشرفت ایران وجود دارد. ایران نیازمند اصلاحات جدی و عمیق ساختاری است».
این شبکه خبری در ادامه اشاره می‌کند که ایران در منطقه پس از انرژی، صنعت خودروسازی پیشرفته‌ای دارد و امیدوار است که تا سال ۲۰۲۵ میلادی میزان تولید خودروی سالانه‌اش به مقدار سه برابر افزایش یابد. فراتر از همه این‌ها ایران از نظر موقعیت استراتژیک نیز در وضعیت خوبی قرار دارد و شاهراهی در مسیر تجارت شرق و غرب است. با این حال تمام زیرساخت‌های حمل و نقل ایران نیاز به نوسازی دارند.
این شبکه خبری می‌نویسد: «با این حال، بعید است که ایران بتواند راه چین را دنبال کند. علیرغم وجود ظرفیت‌‌های بالقوه سرمایه‌‌گذاری در ایران فضای سیاسی در داخل آن کشور دچار انسداد شده است. تنش‌های منطقه‌ای سبب شده تا ایران در این منازعات حضور داشته باشد. همچنین، ترسی در میان کشورهای همسایه درباره ایران وجود دارد. این موضوع تحقق پیش‌بینی پیمودن راه مشابه چین از سوی ایران را دشوار می‌سازد».
این شکبه خبری در ادامه به چهار دلیلی اشاره می‌کند که ایران نمی‌تواند راه چین را بپیماید و در این باره می‌نویسد: «نخستین مورد مرتبط با رشد اقتصادی است اگرچه سیاست چین همزمان با پیروزی انقلاب در ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی سیاست گشایش درها به سوی خارج بود اما اختلافات زیادی میان دو کشور وجود دارد. میانگین رشد اقتصادی چین در سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ میلادی ۱۰ درصد بوده است در حالی که اقتصاد ایران تنها ۲.۵ درصد رشد کرد. از سوی دیگر اقتصاد چین در سال ۱۹۸۰ میلادی حجمش سه برابر بیش از کل تولید ناخالص ملی سالانه ایران بوده است. در سال ۱۹۸۰ میلادی درآمد سرانه ایران هشت برابر بیش از درآمد سرانه سالانه چین در سال ۱۹۸۰ میلادی بود اما داده‌های صندوق بین المللی پول نشان می دادند که این میزان در سال گذشته کاملا تغییر کرده و درآمد سرانه چین دو برابر بیش از ایران بوده است. ایران هنوز هم وابسته به بخش انرژی است و ۸۰ درصد از درآمدهای صادراتی‌اش وابسته به نفت است که بخش عمده آن در اسیا مبادله می‌شود. این در حالیست که صادرات چین متنوع‌تر است. دوم آن که در حوزه سیاست خارجی از دهه ۷۰ میلاید به این سو رهبران چین دریافته‌اند که بدون بهبود روابط خود با همسایگان غربی امکان دستیابی‌شان به نرخ بالای رشد اقتصادی دشوار است. دنگ شیائوپینگ در آن زمان استراتژی تازه‌ای را تدوین کرد که تمرکز آن بر روی رشد اقتصاد داخلی با تاکید بر عدم چالش و رویارویی با کشورهای غربی بود. این در حالی بود که سه دهه پیش از آن سیاست خارجی چین در تقابل و تخاصم با غرب بود. در مقابل اما در ایران امروز هنوز هم سیاست خارجی و ارکان اصلی ان دست نخورده باقی مانده‌اند. نکته سوم دریاره سیاست داخلی است. چین اصلاحات سیاسی را از سال ۱۹۷۹ میلادی آغاز کرد و اجماعی گسترده در میان رهبران حزب کمونیست چین درباره بهبود روابط با غرب وجود داشت. در ایران اما مقاومت‌ها در برابر این گزینه چشمگیر است.»
این شبکه خبری در پایان به چهارمین نکته مدنظر خود اشاره می‌کند و می‌افزاید: «تغییرات جمعیتی و تنوع جمعیتی نیز یکی دیگر از تفاوت‌های میان ایران و چین است. اگرچه چین نگرانی‌هایی درباره جنبش‌های جدایی‌طلب در تبت و منطقه مسلمان‌نشین شین جیانگ دارد اما در این سال‌ها این موارد تهدید علیه دولت مرکزی چین جدی نبوده‌اند. این در حالیست که در ایران مسئله قومیت‌ها چالش‌برانگیز است. از سوی دیگر حدود ۴۰ درصد از جمعیت ایران را جوانان زیر ۲۵ سال تشکیل می‌دهند. نرخ رسمی بیکاری هم بالاست.»
این شبکه خبری در پایان می‌نویسد: «بدون شک ایران یک قدرت منطقه‌ای است و پس از برجام پیشرفت‌هایی خواهد داشت.»